چکیده:
براساس گفته معروف یک مورخ غربی که «تاریخ هر قوم را همواره فاتحان آن قوم مینویسند» میتوان، بلکه
باید در تاریخنگاری معاصر کشور خودمان تردید کرد؛ چه، دستکم در دو سده اخیر، هرچند ایران به طور
رسمی مستعمره هیچ کشور استعمارگری نبوده است، اما اغلب حکومتها و دولتهای آن یا دستنشانده بودند و
یا آنقدر سستعنصر و بیلیاقت بودند که نتوانستند تاریخنگاری عصر خودشان را مدیریت کنند. احتمال
تحریف تاریخ یک قوم هرچند ضعیف باشد، از آنجا که محتمل آن قوی است، نمیتواند غیرمهم تلقی شود؛
زیرا در صورت واقعیت داشتن، رابطه آیندگان یک قوم را با مآثر تاریخی، پیشینه و هویت تاریخی آنها قطع
میکند. این نوشتار در صدد است تا با ارائه و تبیین روشهای تحریف تاریخنگاری معاصر، ضرورت بازنگری
در آن را هشدار دهد.
خلاصه ماشینی:
"(1) تلاش برای حذف روحانیت از جریانات اجتماعی مهم در تاریخ معاصر جریان روشنفکری گاه، حضور پر رنگ دین و علمای دینی را کتمان و یا کمرنگ کرده و پدیدههای اجتماعی مؤثر از دین و علما را به نحوی تحلیل کرده است که گویی دین در آنها نه تنها نقش فاعلیت نداشته، بلکه نقش مانعیت داشته است؛ به عنوان مثال، نهضت عظیم دینی تحریم تنباکو را نتیجه فتوای تاریخی مرحوم میرزای شیرازی نمیدانند، بلکه نتیجه «اتحاد موفقیتآمیز میان علما، اصلاحطلبان متجدد و جماعت ناراضی ایران به خصوص تجار» (2) ، «مسایل اقتصادی و ______________________________ 1ـ داریوش شایگان، آسیا در برابر غرب، امیرکبیر، تهران، چاپ دوم، 1372، صص 300 ـ 298.
» (1) استاد مطهری در مقدمه جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم در مقابل تفکر بازرگان ایستاده و با صراحت وی را مخاطب قرار داده و مینویسد: «مؤلف دانشمند کتاب راه طی شده که معتقد است راه خداشناسی همان راه حس و طبیعت است، در بحث «توحید»، پس از توضیح نارسایی درباره تاریخ دین و پرستش و نتایج علم و فلسفه و اشاره به این که راههای عقلی و فلسفی، بیراهه بود و علم امروز که حسی و تجربی است، اساس توحید را احیا نمود، میگویند: ______________________________ 1ـ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، صدرا، تهران، چاپ هفتم، 1379، ج 6، صص 891 ـ 890."