خلاصه ماشینی:
"متأسفانه تاکنون به بعد استراتژیک هماهنگی و همکاریها بین بخشی در وصول به هدفهای بهداشت و سلامتی برای همه توجه جدی نشده است و از مفهوم مشارکت عمومی که مهمترین راهبرد در توسعه و تأمین تندرستی آحاد جامعه محسوب میگردد،تنها به صورت نمایشی و در حد دریافت امکانات و بودجه از مردم سخن به میان آمده است.
آنان باید در بیمارستان بسر برده و بر بالین بیمار حاضر شوند و از مریض مراقبت نمایند اما قلمرو فعالیت یک متخصص بهداشت بررسی عوامل موجده بیماری و حضور در عرصههای مختلف اجتماع و محیط خارج از بیمارستان است و روش عمل آنان بصورتی active به منظور مداخله در شرایط زیستمحیطی،رفتار دانش و طرز تلقی آن دسته از مردم است که هنوز مریض نشده و از سلامتی نسبی برخوردارند و آنان اکثریت جامعه را تشکیل میدهند.
بطور مثال،شیوه حکومت،درآمد ناخالص ملی،نظام تولید و مصرف،آموزش و پرورش،بازرگانی،تأمین اجتماعی،کار و شغل،رسانههای گروهی و همگانی،نظام خانواده،ارزشهای اجتماعی و محیط زیست مهمترین مؤلفههای مؤثر بر سلامت روانی و اجتماعی آحاد جامعه هستند،بدیهی است در وصول به هدفهای روانی و اجتماعی از مفهوم وسیع سلامت،همان مقدار که وزارت بهداشت مسئول و دخیل است،سایر نهادها و مؤسسات فوق الاشاره هم باید احساس مسئولیت نمایند و در تأمین سلامتی مردم، سرمایهگذاری واقعی و مشارکت داشته باشند،اما از آنجا که برقراری هماهنگی بین بخشی و جلب مشارکت عمومی در جوامع جهان سوم از دیرباز به صورت یک مشکل لا ینحل باقی است،متأسفانه در سرمایهگذاری و رسیدن به سطح مطلوبی از سلامتی اجتماعی و روانی هیچکس خود را مسئول نمیداند و این امر بطور مستقیم در رکود فعالیتهای مربوط به بهداشت روانی و اجتماعی در سطح جامعه مؤثر بوده است."