خلاصه ماشینی:
"گرچه امکان دارد که پیشآمدگی در شکل کنونی آن نتیجهء یک ترمیم جدید باشد، اما موقعیت قابهای تزیینی دلیلی است بر این امر که قرنیز درست بالای آنها قرار میگرفته است؛بنابراین با توجه به نمای بیرونی و درونی میتوان نتیجه گرفت که برج تقریبا تا پایهء سقف کنونی دست نخورده باقی مانده است12.
وجه ده ممکن است به عنوان محل قرار گرفتن در ورودی جایگزین در نظر گرفته شده باشد،اما این مسأله در خصوص وجه یک صادق نیست بهنظر میرسد هیچ برج مقبرهای با سه در ورودی رسمی وجود ندارد.
این حقیقت که کاشیکاری لعابدار به عنوان یک عامل تزیینی معماری بهطور غیرمنظم رشد کرده است، مشخص میکند که حتی نسبت دادن بنا به یک تاریخ تقریبی حدود قرن ششم/دوازدهم نیز امکانپذیر نیست؛اما هیچ بنای مغولی با این نوع کاشیکاری شناخته نشده است.
اما هم باقیماندهء تزیین گچی امامزاده کرار در بوزان،هردو،نقشمایهء الهام گرفته شده از سامرا را که در گرگان به آن پرداختیم بهکار میبرد؛در بوزان این دو نقشمایه بخشی از یک وابستگی نزدیکتر و وسیعتر به هنر سامرا هستند16،اما این ویژگی برای زمانی با فاصلهای دور مانند سال 4311/825 بسیار غیرعادی است.
با توجه با اینکه حروف نیمهء بالا و پایین کتیبه به نحو منسجم و هماهنگی در یکدیگر گره میخورند و باهم ادغام میشوند، جای تعجب نیست که اثری از عناصر تزیینی نهائی وجود ندارد07هرچند حروف نوشته به حد کافی تزیین نشدهاند تا بتوان به کمک تزیینات آنها تاریخشان را مشخص کرد از آنجا که خط نوعی کوفی به کلی از شیوههای رایج در نوشتههای مغولی حذف شده است،نسبت دادن این نوشته به قرن ششم/دوازدهم کاملا منطقی بهنظر میرسد."