چکیده:
محتوا در مرکز یا کانون روابط بین صنایع رسانهای و مخاطبین قرار دارد.ما در این مقاله موضوعات اصلی مربوط به تحلیل محتوای رسانهها را مورد بحث و بررسی قرار میدهیم و به منظور پیشبرد بحث ایدئولوژی و گفتمان،بر این نکته تأکید میکنیم که محتوای رسانههای جمعی،بازنمایی روابط قدرت نابرابر در جهان اجتماعی است. این مقاله بعضی از روشهای تحلیل محتوای رسانهای را توضیح میدهد و رئوس کلی تحلیل محتوای کمی و کیفی را ترسیم میکند.
خلاصه ماشینی:
"ما در این مقاله موضوعات اصلی مربوط به تحلیل محتوای رسانهها را مورد بحث و بررسی قرار میدهیم و به منظور پیشبرد بحث ایدئولوژی و گفتمان،بر این نکته تأکید میکنیم که محتوای رسانههای جمعی،بازنمایی روابط قدرت نابرابر در جهان اجتماعی است.
چگونه میتوانیم مطمئن باشم که دیگران این نمادها را به گونه متضادی قرائت و تفسیر نکنند؟ تحلیل محتوا تحلیل محتوا عمدتا برای شناسایی مقاصد و ویژگیهای ارتباطگران،پی بردن به تبلیغات سیاسی یا ایدئولوژی نهفته،انعکاس الگوهای فرهنگی گروهها و بر ملا ساختن سازماندهی و گرایشهای توصیفی در محتوای ارتباطی و نیز مقایسه محتوای رسانهای با واقعیات زندگی اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد.
در حال حاضر تأکید بر متون رسانهای به عنوان یک کل و نه به عنوان بخشهای خاصی از پیامهای رسانهای(برای مثال،انواع خاص بازنمایی مثل سنوسال یا تصویر زنان در آگهیهای تلویزیونی)بدین معنا است که تحلیل محتوای کمی سنتی در معرض تغییر و دگرگونی قرار گرفته است.
او همچنین واقعیت مربوط به سوء استفاده در[کمک]رفاهی-که در واقع نسبتا پایین است-و میزان توجه زیاد رسانههای چاپی و رادیو و تلویزیون به این مسئله در همان زمان را مورد تحقیق و بررسی قرار میدهد.
این مطالعه درصدد تبیین این نکته است که چگونه اعضای گروههای سفیدپوست تمایل دارند که نگرش قومی خود را نسبت به اعضای دیگر گروه بیان کنند و انتقال دهند و اینکه چگونه این نگرشها در جامعه اشاعه مییابد و مورد استفاده مشترک قرار میگیرد(1991:6)تحقیق ون دایک بر تحلیل مفصل و نظاممند نقش رسانههای چاپی در زمینه بازتولید و توزیع تفسیرهای ایدئولوژیکی مسلط نژاد و قومیت استوار است."