چکیده:
بحث از «هویت ملی» در چند سال اخیر در کانون توجه پژوهشگران رشتههای
گوناگون علوم اجتماعی در ایران بوده است و با رویکردهای مختلف بررسی شده است. بیشتر
پژوهشگرانی که با رویکرد فلسفی و کلان به این بحث پرداختهاند، معتقدند مؤلفههای
هویت ملی در ایران در عصر حاضر از سه حوزة «ایران»، «اسلام» و «غرب» متأثرند. این
مؤلفهها در دو حوزة اول سازگاری زیادی یافتهاند و مشکل هویت ایرانی در حال حاضر
به ارزشهای مدرن غربی بازمیگردد. بررسی ریشههای این مسئله نشان میدهد که مشکل
اساسی در این روند، نحوة آشنایی ایرانیان با ارزشها و اصول مدرنیته است. در واقع،
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران زمینههای مناسب اجتماعی برای درک آنها در
جامعة ایران وجود نداشته و انقلاب اسلامی برای اولین بار در ایران زمینة بازسازی
هویت ملی ایرانی را فراهم کرده است.
خلاصه ماشینی:
"به این ترتیب، به نظر میرسد مباحثی که امروزه در بارة مشکل ما با دستاوردهای مدرنیته و مسائلی چون لیبرالیسم، سکولاریسم، دموکراسی، ایدئولوژی، جهانی شدن و غیره مطرح میشود، در واقع، به مشکل اساسی و فلسفی تمدن ایرانی با جریان مدرنیته باز میگردد؛ بنابراین، بهتر است به جای بررسی موردی هر یک از آنها، ابتدا به این سؤال پاسخ دهیم که فرهنگ و هویت ایرانی در عصر حاضر باید با ارزشها و جریان مدرنیته چه برخوردی کند؟ برای پاسخ به این سؤال، باید ضمن تعریف و ارائة ویژگیهای مدرنیته، تاریخچة آشنایی ایرانیان با مدرنیته در دوران معاصر را بررسی کرد.
از نظر این پژوهشگران در دوران نوسازی جامعة ایران در چند دهة اخیر شاخصهای اجتماعی جوامع مدرن چون رشد شهرنشینی، افزایش سطح سواد، رشد طبقة متوسط و غیره ایجاد شدهاند (بهنام، 1375، صص161-169)؛ همچنین، با استقرار نظام جمهوری در ایران بسیاری از نهادها و مفاهیم مدرن چون مشارکت، انتخابات، مجلس، تفکیک قوا و غیره برای اولین بار تجربه شدهاند (پدرام، 1382، ص15)؛ از سوی دیگر، موج جدیدی از روشنفکران ایرانی که با پایان جنگ سرد و سقوط ایدئولوژی کمونیسم برای اولین بار، با رهایی یافتن از تابوها و تعصبات به رویارویی با واقعیتها پرداختهاند.
جمعبندی پژوهشگران و نویسندگان در بررسی مشکل یا بحران هویت ملی در ایران معاصر از دیدگاه فلسفی و اندیشة سیاسی به این نتیجه رسیدهاند که به دنبال مجموعة تحولات عمدة چند سدة اخیر در اروپا و دنیای غرب، که از آن به عنوان مدرنیته یاد میشود، جامعة ایران باید به دنبال یافتن درکی بومی از موضوع، به جای طرد کامل یا تسلیم در برابر آن، باشد؛ چرا که در هر حال مدرنیته غربی در پی تحولات سیاسی و ساختاری شأنی هجومی یافته است."