چکیده:
ساختار این مقاله در پنج بخش عمده بر اساس طبقهبندی مفهومی،طراحی شده است: 1-سیمای روحانیت شیعه در تاریخ معاصر ایران 2-سیمای روحانیت شیعه در شعر انقلاب: 1-2-سیمای علمای شاهد در شعر انقلاب: 2-2-سیمای شهدای عالم در شعر انقلاب 3-نتیجهگیری 4-منابع و مآخذ هسته مرکزی محتوای مقاله در بخش دوم تمرکز داده شده است و در آن،نمونههایی از اشعاری که از سال 1342 تا بعد از انقلاب توسط شاعران مسلمان سروده شده نقد و بررسی و ارزیابی شده است.
خلاصه ماشینی:
"9-توصیف نقش ساده زیستی علماء علاوه بر سرودههای پراکندهء شاعران در سوگ و ستایش علمای عامل،که در فصل نامهها،ویژهنامهها،صفحات ادبی روزنامهها،و مجلات،درج شده است،مجموعههای مستقلی نیز از شعرای انقلاب،برای برخی از این علمای شاهد و شهدای عالم منتشر گشته است که از جملهء آنهاست.
اینک ابیاتی از این غزل: ای سید خورشید دل عالم اسلام بر دوش تو افراشته شد پرچم اسلام اهریمن بدکار ز نام تو فراری ای داده به تو آصف دین خاتم اسلام تو بازوی فرزند علی پیر خمینی ای رهبر بیدار دل اعلم اسلام همسنگر مظلوم شهیدان بهشتی در سنگر محراب تویی محرم اسلام در خطبهء شیرین تو ای اسوهء ایثار شوری است نهانی که بود از دم اسلام ای زنده شهیدی که به معراج عبادت هرروز وضو میکنی از زمزم اسلام ای آمده از عرصهء خونبار شهادت بگذار به زخم دل ما مرهم اسلام (آتش نی،نصر ا...
شاعر در این شعر نخست، چشماندازی از شجرهء تاریخی حکما و علمای شهیدی را که ممدوح شاعر نیز در زمرهء آنهاست به تصویر کشیده است و با استخدام واژگان و تعبیرات و ترکیبات مانند مشک، دستهای بریده،پشت اسبها،خاک سرخ ترک خورده،که به منزلهء واژگان کلیدی این شعر هستند،ذهن خواننده را به سوی جغرافیای جهادی محیط زندگی ممدوح شهید و تبارنامهء خونین این شجرهء تاریخی،سوق میدهد و بین شهادت سید محمد باقر صدر و شهادت حضرت ابا الفضل رابطهء معنیدار برقرار مینماید."