چکیده:
این مقاله به تقریر و شرح و ارزیابی استدلال دانلد دیویدسن بر ضد امکان روانشناسی علمی اختصاص دارد. دیویدسن بنابه اصلیک ه آن را«قانونگریزی امور ذهنی» نامیده روانشناسی علمی را قانونگریز و لذا غیرممکن میداند.در توضیح مقدمات استدلال برخی از نظریات خاص دیویدسن،همچون نظریهء او در باب نحوهء ارتباط امور ذهنی با امور فیزیکی،نظریه تفسیر رادیکال و...،که در استدلال او نقش اساسی دارند،توضیح داده شده است.
خلاصه ماشینی:
مقدمه دانلد ديويدسن1 ،فيلسوف تحليلى معاصر،بنابه اصلى كه آن را قانونگريزى امور ذهنى ناميده2 ،روانشناسى را نيز قانونگريز مىداند و لذا امكان روانشناسى علمى را منتفى دانسته است.
براى فهم اين استدلال بايد پارهاى توضيحات را افزود: الف-منظور از روانشناسى در اينجا همان چيزيست كه اصطلاحا علمى-تجربى خوانده شده است.
ديويدسن اين روانشناسى علمى را واجد سه جزء زير مىداند: الف-منظور از روانشناسى در اينجا همان چيزيست كه اصطلاحا علمى-تجربى خوانده شده است.
ديويدسن اين روانشناسى علمى را واجد سه جزء زير مىداند: الف-1-بيانگر كه همان افعال خاصاند و تحت قوانين علّى در مىآيند؛ الف-2-شواهد تجربى و محيطى و نيز حركات قابل مشاهدۀ تجربى بدن.
»37 امّا بحث ديويدسن در اين نكته خلاصه مىشود كه در روانشناسى رخدادهاى ذهنى اينگونه تبيين نمىشوند زيرا امكان چنين قوانين دقيقى وجود ندارد و از سوى ديگر امكان تحويل آن هم به سطوح و قوانين دقيق فيزيكى-از طريق قوانين پل- وجود ندارد.
از اين گذشته،مىتوان اين نكته را نيز متذكر شد كه برداشت ديويدسن از روانشناسى علمى يك برداشت خاص است و نقد او از روانشناسى مىكوشد يك نظريۀ علّى (دترمنيستى)بسته بسازد كه قوانين علّى دقيق رفتار را ارائه بنمايد.
پى نوشتها: (1)- Danald Davidson (2)- Anamolism اصل بىقانونى يا قانونمندى كه از آن به قانونگريزى تعبير شد،در سال 1970 از سوى ديويدسن ارائه گرديد نگاه كنيد به مقاله او: "Mental Events"in Essays on Actions and Events oxford 1980.
براى بيان متأخر او از اين اصل نگاه كنيد به مقالۀ او در: Guttenplan(ed)A companion to philosophy of mind, oxford, Blackwell:1995.