چکیده:
مقاله حاضر،نگاهی است نقد گونه به سیر تاریخی در نگارش تفسیر مبهمات
قرآن.درخت دانش «مبهمات قرآن»، بسی کهن است؛و پیشینهاش تا به
آغازین دوران نزول وحی میرسد؛و شواهد مستند قرآنی، روایی و تاریخی،
گواهی است بر این ادعا اما تا قرنها پس از نزول وحی، تفاسیر مبهمات و
واژههای دشوار یاب قرآن در یک جا گرد نیامده بودند؛بلکه سخنانی بودند
پراکنده در میان کتب تفسیری، حدیثی، تاریخی و اسباب نزول.تا اینکه قرن
ششم هجری طلوع نمود، و به گواه عموم دانشمندان علوم قرآنی، أبوزید
السهیلی(508 ـ 581 هـ) نخستین کتاب را بنا به درخواست کتبی یک نفر، با
عنوان :«التعریف و الإعلام فیما أبهم فی القرآن من الأسماء و الأعلام» به
نگارش در آورد.
نگاشتهها در این موضوع، به دو دسته «کتب مستقل» و «کتب ضمن
موضوعی» تقسیم می شوند.این مقاله عهدهدار معرفی کتب تألیف شده بر
اساس سیر تاریخی در نگارش، شرح حال مختصری از نگارندگان ، انگیزه و
اهدافشان از نگارش، برجستگیها و ارزش علمی، کاستیها و نارساییهای
این کتابها است.
خلاصه ماشینی:
"به گواهی عموم دانشمندان علوم قرآنی، نخستین کسی که درباره این دانش به تألیف مستقل دست یا زید،«أبو زید عبدالرحمن بن عبدالله بن احمد الخثعمی الاندلسی السهیلی(508 ـ 581 هـ ) است که کتاب گرانسنگ التعریف و الإعلام فیما أبهم فی القرآن من الأسماء و الأعلام را نگاشت.
8 آقای حنیف بن حسن القاسمی به نقل از هدیة العارفین، الأعلام و معجم المفسرین ابراز میدارد: سهیلی کتاب دیگری در مبهمات قرآن به جز «التعریف و الإعلام» دارد که نامش «الایضاح و التبیین لما أبهم من تفسیر الکتاب المبین» است.
39 سیوطی کتاب مفحمات الأقران را با مقدمهای در بیان اهمیت علم مبهمات، و ضرورت توجه به آن آغاز کرده است؛و در ضمن آن، به کتابهایی که پیش از این در زمینه مبهمات قرآن نگاشته شده پرداخته است؛و بنا به گفته خودش، کتاب مفحمات الإقران، در برگیرنده سه کتاب سهیلی و ابن عسکر و ابن جماعة است.
44 محقق کتاب تفسیر مبهمات القرآن مینویسد: عجیب آنکه، وی از کتاب مفحمات الأقران، به قلم سیوطی ـ که در نیمه دوم قرن نهم و ابتدای قرن دهم هجری میزیسته است ـ نام برده، و سپس گفته است: این کتاب من ـ که جلد اولش را پیش روی دارید ـ به عنوان هفتمین کتابی است که در این موضوع نگاشته شده است.
50 کتب ضمن موضوعی درباره مبهمات قرآن علاوه بر کتابهایی که به طور مستقل درباره تفسیر مبهمات قرآن نوشته شده است، کتابهای دیگری نیز وجود دارد که در لابلای مباحث علوم قرآنی، به این دانش پرداختهاند که در جای خود قابل بررسی و تقدیر است."