چکیده:
جایگاه عیسی علیهالسلام در ادبیات قرآن و پس از آن در احادیث نبوی جایگاهی یگانه است.
این نوشتار به جایگاه عیسی علیهالسلام در آخرالزمانباوری اسلامی میپردازد، که بهویژه در
منابع اهل سنت جایگاه خاصی را داراست. موضوع مزبور در منابع روایی تحت باب
کتاب اشراط الساعه گنجانیده شده است. یکی از علائم یا نشانههای فرارسیدن «ساعة»
یا قیامت، نزول عیسی علیهالسلام از آسمان است که با نشانههای دیگری همانند خروج مهدی و
دجال همراه است.
خلاصه ماشینی:
"ابن قیم معتقد است که این مهدی، همان مهدی عباسی بود که امارت کرد و دورهاش به پایان رسید، (همان، 149) لیکن به نظر میرسد احادیث ناظر به عباسی بودن مهدی موعود در دوره شکلگیری نهضت عباسی و یا خلافت برخی از آنان و برای تحریک و تهییج بنیهاشم وضع شده باشند؛ برای مثال حدیث «امتی که من در آغازش، عیسی علیهالسلام در پایانش و مهدی در میانهاش باشیم، هرگز هلاک نخواهد شد»، (سیوطی: 1401، 423-440) به احتمال قوی از همین نوع احادیث باشد، چرا که احادیث ناظر به نزول عیسی علیهالسلام غالبا حکایت از نزول او اندکی پس از خروج مهدی در آخرالزمان دارند، و این با اینکه مهدی در میانه تاریخ امت باشد، سازگاری ندارد.
» (Madelung: 1979, 5/122-123) حدیث مزبور که در صحیح بخاری و صحیح مسلم وجود ندارد، اما در سنن ابن ماجه، مستدرک الحاکم و در شمار دیگری از منابع ذکر شده، چنین است: حدثنا یونس بن عبدالاعلی الصدفی،حدثنا محمدبن ادریس الشافعی، حدینی خالد الجندی عن ابان بن صالح عن الحسن عن النس بن مالک عن النبی صلیالله علیه و آله و سلم، قال: «لا یزاد الامر الاشده، لا الدنیا الا ادبارا و لا الناس الا شحا و لا تقوم الساعه الا علی شرار الناس و لا مهدی الا عیسی بن مریم.
(مسلم، 1/95) حدیث دیگری را محدثان عمده اهل سنت از جمله بخاری روایت میکنند که براساس آن عیسی علیهالسلام در آخرالزمان برای برتری دین اسلام، ظواهر دینی مسیحیت و در واقع، هرچه غیر از اسلام را از بین میبرد: «رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم گفت: قسم به آنکه جانم در دست اوست نزدیک است که فرزند مریم به مثابه حاکمی عادل در میان شما نزول کند."