چکیده:
نحوه برخورد با موضوع«عدالت»،به مثابه یکی از مهمترین عوامل پایداری و استمرار حیات هرسیستم اجتماعی،از اعماق عرصه فرهنگی آن ریشه میگیرد و فرهنگ عدالتخواه با مختصات ویژهای از فرهنگهای بیتفاوت نسبت به عدالت به عدالت متمایز میگردد. ایستادگی در برابر ظلم،متضمن تلاشی شجاعانه است که در صورت عدم حمایت جامعه ممکن است هزینههایی را در پی داشته باشد؛بنابراین تا حد زیادی تحت الشعاع تصور و باور افراد درباره احتمال«کامیابی»،«حمایت سایر اعضای جامعه»،حمایت ساختارهای اداری و قانونی»،و«پشتیبانی نهادهای اجتماعی»قرار میگیرد.اگر تصمیمگیرندگان یک سیستم اجتماعی،به بقای بلندمدت آن سیستم علاقمند باشند،باید روحیه عدالتگستری و حقطلبی را در آن توسعه دهند.زیرا در بلندمدت جامعهای باقی میماند که بنای آن بر عدل و تعادل استوار باشد و این مستلزم اصرار عناصر شکلدهنده آن بر اجرای عدالت است؛ اصراری که باید در احیاء سیستمی کلنگارانه،به کلیه سازمانهای اداری و نهادهای اجتماعی کشور تسری یابد تا از فروپاشی تدریجی جامعه اجتناب گردد.بویژه در خرده سیستم قضایی جامعه این مهم مستلزم حمایت از توسعه ساختارهای قانونی مناسب برای شکلدهی به دادگاهها و دادسراهای متخصص در ساختار یک قوه قضائه مستقل است. در غیر این صورت،پیشرفتساز و کارهای فنی سیستم اداری،به توسعه نوعی ناهوشمندی و خردگریزی نظامیافته میانجامد و موجب شکلگیری«سیستمهای خردگریز»میشود؛سیستمهایی با سازوکارهای فنی پیشرفته،ولی خودشیفته و غیرهوشمند!قابل تأمل است که اساس هوشمندی سازمانهای اجتماعی،مبتنی بر تمهید امکان دریافت بازخوردهای دقیق و سریع از متن جامعه است؛بازخوردهایی که فقط هنگامی ارائه میشوند که مردم به اثربخشی آنها اطمینان داشته باشند.
خلاصه ماشینی:
"سیستم قضایی جامعه این مهم مستلزم حمایت از توسعه ساختارهای قانونی مناسب برای
سطح جامعه،میزان رعایت انصاف در مراودات اجتماعی و رفتار اعضای جامعه با
سرمایههای هرحکومتی است که به بقای بلندمدت خود علاقمند است؛زیرا هرگاه مردم یک جامعه د برابر بیعدالتی حساس گردند،با ارائه بازخوردهای صریح خود،
البته این ظرفیت ارزشمند هنگامی قابل استفاده و احیاء است که مردم جامعه
نگران سلامت دستگاه اداری و سیستم حکومتی باشند!واضح است که مردم هنگامی
باشد،هزینهء ناچیزی است که هیات حاکمه برای تضیمن بقای بلندمدت خود
مستمر شبکه نیز متضمن تمهید انگیزه کافی برای آنان است؛اما بدیهی است که اگر
فرض کرد که ظرفیت هوشمندی جامعه نیز تحت تاثیر عوامل ذیل قرار دارد:
ملاحظه میشود که عامل اول با رعایت عدالت توزیعی،قابل توسعه است.
در عرصه سیستم اجتماعی،انگیزه افراد را برای مشارکت در امور اجتماعی و
از آینده و رعایت وجوه گوناگون عدالت اجتماعی توسعه مییابند؛به طوری که
پیوستار هوشمندی تا خردگریزی،علی رغم برخورداری از مراتب بالای نظامیافتگیچشمانداز شهر عدل در پرتو استقلال خرده سیستم قضایی کشور
جامعه فعال میسازد و روند یادگیری سیستم اجتماعی را تسریع مینماید.
توسعه خرده سیستم قضایی برای قضاوت دربارهء امور گوناگون ضرورت مییابد؛
حمایت قاطع و عالمانه یک خرده سیستم قضایی کارآمد و مستقل،موجب نهادینه شدن رفتارهای عدالتخواهانه و حقطلبانه در کلیه سازمانهای اداری و متن سیستم
دقیق از متن جامعه هدف و محیط سیستم اجتماعی است.
ضعیفترین آحاد جامعه در برابر قویترین عناصر اجتماعی دفاع میشود و بر احقاق
حقو کلیه مردم جامعه توسط خود آنان اصرار دارد؛و چشمانداز آینده کشور"