خلاصه ماشینی:
"نظام اقتصادی اسلام بر این باور استوار است که هیچ انسانی حق ندارد آنچه را از آن خود بداند که اساسا آفریده خدا یا ماحصل تلاش دیگری است، (Haqiqi Pomeranz'1987'153) این قوانین برای برقراری عدالت اجتماعی وضع شده،و تفاوتهای اصلی بین اقتصاد غربی و اسلامی نیز در همین نکته "عدالت اجتماعی"است.
ارزشگذاری موجودیها بر طبق اصول پذیرفته شده حسابداری،ارزشگذاری روی موجودیها باید طوری باشد که اقل قیمت تمام شده یا ارزش بازار6در نظر گرفته شود و این بدان معناست که موسسات اسلامی نمیتوانند از اصول مذکور نمیتوانند پیروی کنند و دلیل آن مغایر بودن قوانین آنها با قوانین زکات است.
میزان بهره ثابت باعث میشود سرمایهگذار از سودی اطمینان حاصل کند که به دست خواهد آورد و بعد از مدتی سود حاصل از سرمایهگذاری خود را به دست آورد که کارگران زیادی برای آن زحمت کشیدهاند و پیامد طبیعی این امر آن است که ثروتمندان بدون هیچ دغدغهای از سود سرمایه خود بهرهبرداری کنند و درحالیکه سرمایه آنها در چرخه بازار هیچ کمکی به افراد بیبضاعت نکند.
مسائل حسابداری مربوط به بانکداری بدون بهره8 در حال حاضر،بسیاری از کشورهای اسلامی مانند عربستان سعودی،دو نوع گزارش حسابرسی ارائه میکنند که یکی مربوط به بانک مرکزی و دیگری مربوط به سهامداران و شرکای آنها میباشد (Tokunga'Biackeway-Philips Aitken'1989) در عربستان سعودی با هدف اینکه معیارهای حسابداری و حسابرسی، مورد حمایت بیشتری قرار گیرد؛ بانکهای اسلامی تحت فشار قرار گرفتند،اما از آنجا که این مبحث از تازگی خاصی برخوردار است،هنوز معیار خاص حسابرسی یا حسابداری برای بانکهای اسلامی وضع نشده است."