چکیده:
هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر افزایش هزینههای جاری دولت در طی سالهای(1388-ت 1380)میباشد.ضمن مروری بر پیشینهی موضوع،از اطلاعات آماری موجودی که بانک مرکزی،مرکز آمار ایران،سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور آن را منتشر کرده،به صورت سری زمانی،از روش«حد اقل مربعات معمولی»برآورد الگوهای اقتصاد سنجی مورد استفاده قرار گرفتهاست.در این مقاله مهمترین متغیرهای توضیحی به عنوان عوامل مؤثر بر مخارج جاری دولت بررسی گردیده است، که میتوان به آنها اشاره کرد:میزان تورم،میزان بیکاری،تعداد دانشآموزان کشور،جمعیتکشور، تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری تولید ناخالص داخلی به قیمت واقعی،درآمدهای مالیاتی، درآمدهای نفتی،ارزش ارز،تعداد کارکنان دولت،نتایج حاصل از برآورد الگوهای مختلف نشان میدهد که طی دورهی مورد بررسی اثر متغیرهای یاد شده بر افزایش مخارج دولت مثبت و معنیدار است. بنابراین نتیجهگیری شده است که دولت باید سیاست تعدیل هزینهها را در سالهای آتی در پیشگیرد و بدین منظور در زمینهی افزایش فعالیتهای بخش خصوصی و کاهش تصدی خود به خصوص در برنامهی چهارم توسعهی اقتصادی گام بردارد و به منظور افزایش درآمدهای خود به خصوص درآمدهای مالیاتی اقدام به اصلاح ساختار و افزایش پایهی مالیاتی کند،تا بتواند از این طریق نسبت مالیاتها را به مخارج جاری خود که به عنوان یک هدف بسیار مهم مدنظر است،افزایش دهد.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله مهمترین متغیرهای توضیحی به عنوان عوامل مؤثر بر مخارج جاری دولت بررسی گردیده است، که میتوان به آنها اشاره کرد:میزان تورم،میزان بیکاری،تعداد دانشآموزان کشور،جمعیتکشور، تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری تولید ناخالص داخلی به قیمت واقعی،درآمدهای مالیاتی، درآمدهای نفتی،ارزش ارز،تعداد کارکنان دولت،نتایج حاصل از برآورد الگوهای مختلف نشان میدهد که طی دورهی مورد بررسی اثر متغیرهای یاد شده بر افزایش مخارج دولت مثبت و معنیدار است.
نجاری(6731)نیز دورهی زمانی تحقیق خود را که از 8331 تا 3731 برگزیده سعی کرده است مهمترین متغیرهای توضیحی یا عوامل مؤثر بر افزایش سطح هزینههای جاری دولت را بررسی کند و بدین منظور از متغیرهایی مثل تولید ناخالص داخلی،درآمد سرانه،درآمدهای نفتی،درآمدهای مالیاتی،سایر درآمدهای دولت،میزان بیکاری،میزان تورم،تعداد دانشآموزان در مقاطع مختلف تحصیلی و متغیرهای دیگر چون شرایط بحرانی،جنگ و تکانه نفتی به صورت الگوهای اقتصاد سنجی به روش حداقل مربعات معمولی (O.
بهطور خلاصه میتوان به منظور منطقی کردن بودجهی دولت و اعتدال و صرفهجویی در مخارج جاری دولت در سطح کلان که بیشتر مدنظر است موارد ذیل را بیان کرد: الف-افزایش درآمدهای مالیاتی ب-تغییر در ترکیب مخارج دولت ج-تجدید نظر در تشکیلات دولتی و کاهش کارکنان دولت(تعدیل نیروی انسانی) د-کاهش هزینههای جاری آموزش و پرورش از طریق مشارکت دادن بخش خصوصی و کاهش مخارج در آموزش عالی کشور و حرکت به سمت خصوصیسازی هـ-تغییرات اندازه و ساختار جمعیت(سیاستهای کنترل موالید) ی-ثبات در ارزش ارز در اقتصاد کشور الف-افزایش درآمدهای مالیاتی بدن شک برای تأمین بخشی از مخارج جاری دولت با توجه به عملکرد مالیاتها در مقایسه با مخارج جاری در هر کشور باید تحول اساسی در نظام مالیاتی و تغییر اساسی در سیستم اجرایی و جمعآوری مالیات ایجاد شود."