خلاصه ماشینی:
به نظر میرسد که اگر میخواهیم،نقد و انتقاد در جامعه،به کالایی قاچاق تبدیل نشود و حریم مناظره و نقد،در دام«جدال و مراء»گرفتار نیاید و به جای آزادی در دام هتاکی و مسئولیتگریزی نلغزیم،باید اخلاق را در مناظرات علمی خود حاکم کنیم و به شدت مراقب مراعات آن باشیم و دیگران نیز نباید،به بیاخلاقیها و حرمتشکنیهای طرفین گفتوگو اهمیت بدهند،بلکه بر همهء عالمان و اندیشمندان فرض است که فرضیهء امر به معروف و نهی از منکر را به خوبی،در عرصهء معرفتی نیز انجام دهند.
آزادی نقد و نقادی به معنای مورد نظر،به شرط رعایت آداب اخلاقی آن،در یک جامعه،هیچ ضرری را در پی نخواهد داشت،زیرا از دو حال خارج نیست:یا نقد وارد است که باید ممنون منتقد بود و از او تشکر کرد که عیب کار یا نادرستی اندیشهء ما را گوشنزد کرده است یا وارد نیست که پاسخ داده میشود و سوءتفاهم ایجاد شده،برطرف میگردد.
2همه میدانیم که آن امام عزیز،از مقام عصمت برخوردار است و هرگز نقص و عیبی در وجود او،و در گفتار و کردار او نیست،با این همه،بهترین دوستان خود را کسی معرفی میکند که اگر عیب و نقصی از آن حضرت به نظرش میرسد،بیملاحظه،آن را به او گوشزد کند،کمترین فایدهء این کار آن است که سوء تفاهمهای ایجاد شده را میتوان در فضایی صمیمی و دوستانه رفع کرد.
3 امام حسین علیه السّلام نیز میفرماید:«من احبّک نهاک و من ابغضک اغراک»؛کسی که (1)«ضرورت و شیوهء نقد کتاب»،محمد علی سلطانی،آینهء پژوهش،سال اول،شمارهء اول،خرداد و تیر 9631، ص 01،گفتنی است که بسیاری از مطالب این مقاله برگرفته از مقالهء آیین نقد کتاب آقای خرمشاهی است و ر.