خلاصه ماشینی:
"نویسنده در فصل نخست به شناساندن سازوکارهای اصلی که برای تأمین هماهنگی میان وظیفههای جدا شده لازم است،میپردازد که شمار آنها پنج است و در پایان همین فصل تصویری از سازمان ترسیم میشود که در سراسر کتاب راهنمای خواننده خواهد بود.
پ)عدم تمرکز عمودی محدود(موازی):در اینجا با سازمانی روبهرو میشویم که به واحدها یا به بخشهای مبتنی بر بازار تقسیم شده است و به مدیران آنها قدرت رسمی بسنده برای اینکه دربارهء امور بازار خود تصمیمگیری کنند واگذار میشود.
میتوان دو فرضیه یاد شده را با یکدیگر پیوند داد و فرضیهء پیکربندی گسترده را پدید آورد:ساختار کارآمد نیازمند آن است که میان قاعدههای طراحی و عاملهای اقتضایی سازگاری وجود باشد.
از سه گونه تولیدی که وودوارد نام برد،تولید فرایندی بیش از هرگونه دیگر به آموزش و ارشاد پشتگرم و نسبت مدیران به متصدیان آنها بیشتر است و این خود نشانهء بهرهگیری از ستاد پشتیبانی است که نظام فنی را طراحی میکند و به وظیفههایی چون پژوهش و گسترش میپردازد.
4. در گونهء پیکربندی ساختار بخشی،قاعدههای اصلی طراحی، شامل گروهبندی بر بنیان بازار،نظام نظارت عملکرد،عدم تمرکز عمودی محدود است و عاملهای موقعیتی شامل دارا بودن بازارهای گوناگون(به ویژه از نظر فرآورده یا خدمات)کهنگی،گستردگی،با لزوم قدرت برای مدیران میانی و مدگرایی است.
هر فصل با شرح ساختار اصلی پیکربندی آغاز میشود:اینکه این ساختار،سازوکارهای هماهنگی و قاعدههای طراحی را چگونه به کار میبندد،عملکرد آنچه سان است و جریان اقتدار، مواد،اطلاعات و فرایند تصمیمگیری در بخشهای پنجگانهء آن به چه روال است؟را مطرح میکند."