چکیده:
در بین فلیسوفان باختر زمین هگل از معدود کسانی است که به موضوعاتی کاملا بکر و
نوظهور پرداخت و پیشگام در طرح برخی مباحث جنجال برانگیز در حوزه تفکر فلسفی شد.
طرح بحث پدیدارشناسی روح از زمرة این مباحث بود. فهم دقیق فلسفة هگل بدون فهم
پدیدارشناسی روح میسر نخواهد بود. گویی با پدیدارشناسی روح، فصل نوینی در تاریخ
فلسفه غرب آغاز گردیده و شناسایی از حد تنگنظری کانتی گذر نموده، قلمرو دیگری را
فراروی انسان میگشاید.
پدیدارشناسی روح در دو حوزة هستیشناسی و معرفتشناسی ابعاد گوناگون اجتماعی، فردی،
اخلاقی، تاریخی، آموزشی، تربیتی و حتی عرفانی دارد که هر یک از این ابعاد قابل تأمل
و درنگ عقلانی است.
در این مقاله ضمن اشاره به جایگاه پدیدارشناسی روح در کل نظام فلسفی هگل، سیر
تکاملی روح از حوزة یقین حسی، ادراک، فاهمه، خودآگاهی تا عقل مورد بررسی قرار
گرفته، آنگاه با تأمل بر بحث پرجاذبه «خواجه» و «بنده» به نقش تربیتی و آموزشی
پدیدارشناسی روح پرداخته شده است. از همین سکوی معرفتی است که هگل به تفسیر فلسفی
ادیان الهی همچون یهودیت و مسیحیت پرداخته و روح نامتناهی را با روح متناهی در سیر
تکاملی بر یک جایگاه میبیند و آنگاه با تصور روح مطلق تلاش میکند تا به انگاره
خود، نظام فلسفی خویش را بر کرسی اثبات بنشاند.
خلاصه ماشینی:
"35 هگلدر پدیدارشناسی از فرودستترین ساحت آگاهی انسان آغاز میکند و دیالکتیکانه بالا میرود تا به ساحتی برسد که در آن، ذهن بشری به دیدگاه مطلق دست مییابد و بستری میشود برای روح خودآگاه بیکران و این همان آزادی انضمامی یا حقیقی است که هگل در مقابل آزادی انتزاعی رواقی بر آن پای میفشارد.
هگل برخلاف نظر کانت، در پدیدارشناسی میخواهد نشان دهد که متعلق شناخت چیزی جز همان جوهر روحی نیست و در نهایت، این فقط خود روح است.
اما در دیدگاه پدیدارشناسی، منظور هگل از شناخت مطلق صرفا ارائة یک منطق نظری محض و یا نظام فلسفی جدید نیست، بلکه ادعای او بر این است که دورة جدیدی برای روح جهان گشایش یافته است، دیگر انسانیت نسبت به خود به حدی شعور و آگاهی پیدا کرده است که باید سرنوشت خود را خود به دست گیرد و حاکم بر آن شود.
منابع ـ پلامناتز، جان، فلسفهاجتماعی و سیاسیهگل، ترجمة حسین بشیریه، (تهران، نشر نی، 1371)، چ دوم؛ ـ رندال، هرمن، سیر تکامل عقل نوین، ترجمة ابوالقاسم پاینده، (تهران، علمی و فرهنگی، 1376)، چ دوم؛ ـ فروغی، محمدعلی، سیر حکمت در اروپا، (تهران، زوار، 1360)؛ ـ کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمة داریوش آشوری، (تهران، سروش، 1367)؛ ـ کاسیرر، ارنست، فلسفة روشن اندیشی، ترجمة نجف دریابندری، (تهران، خوارزمی، 1372)؛ ـ مجتهدی، کریم، دربارة هگل و فلسفه او، (تهران، امیرکبیر، 1370)؛ ـ مگی، بریان، فلاسفة بزرگ، ترجمة عزتالله فولادوند، (تهران، خوارزمی، 1372)؛ ـ هگل، خدایگان و بنده، ترجمة حمید عنایت، (تهران، خوارزمی، 1368)؛ ـ هیپولیت، ژان، پدیدارشناسی روح بر حسب نظر هگل، اقتباس و تألیف کریم مجتهدی، (تهران، علمی و فرهنگی/ بیتا)."