خلاصه ماشینی:
"ازاینرو،در پی جمعآوری کتاب «اندیشههای آخوندزاده»از سوی ساواک شاه شخصا و سراسیمه به صحنه آمد و به ساواک، وزارت فرهنگ و هنر و وزارت اطلاعات پرخاش کرد که به چه جراتی کتابی را که«از طرف علیا حضرت شهبانو به اعطای جایزه مفتخر گردیده است»توقیف و جمعآوری کردهاید؟ چنانکه میبینید این تنها کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی نیست که امروز به سبب اهانت به مقدسات اسلامی به جایزه سلطنتی دربار انگلیس مفتخر میگردد، کتاب«اندیشه آخوندزاده»فریدون آدمیت نیز به خاطر اهانتها و بیحرمتیهائی که به ذات مقدس الوهیت،حضرت رسول اکرم،و ائمه اطهار روا داشته است،از سوی تاج داران و کاخ نشینان رژیم پهلوی،جایزه سلطنتی دریافت میکند و شاه تاجدار!برای رفع توقیف آن شخصا به صحنه میآید تا از این راه بتواند به توطئه اسلام زدائی جامعه عمل بپوشاند.
ازاینرو،فریدون آدمیت سراسیمه و شتابزده به صحنه آمد،و به گونهای فریاد «هل من مبارز»سر داد که گویا او نبوده است که از دوران رضا خان تا واپسین سالهای سلطنت محمد رضا خان بیش از بیست و چهار شغل و (به تصویر صفحه مراجعه شود) پست دولتی در وزارت خارجه داشته است6 «از مامورین شایسته و مورد اعتماد»شاه بوده است7و کتاب کفرآمیز او از جوائز سلطنتی دربار برخوردار گردیده است و شاه برای آنکه کتاب ضد اسلامی او را از توقیف بیرون آورد شخصا به صحنه آمده و«شمشیر را از رو بسته است»!او بر این باور بود که ملت ایران هنوز در «عصر مشروطه»به سر میبرد و امام نیز مانند برخی از رهبران سادهاندیش دوران گذشته است و میتوان با چند اعلامیه دو پهلو و مرموز،رژیم شاه و جهانخواران را از خطر اسلام و موج اسلام گرائی رهانید و انقلاب را به مسلخ کشانید."