چکیده:
قرآن محکمترین و معتبرترین سند ماندگار اسلام است. برای دست یافتن به آموزههای
قرآن راه شناخته شده تفسیر ترتیبی است که سورهها و آیات قرآن را براساس چینش کنونی
مورد بحث و بررسی قرار میدهد و در صدها تفسیر از آغاز تاکنون دنبال شده است. با
این حال همگان اذعان دارند که به رغم مزایایی، این روش برای ترسیم نظرگاههای نهایی
قرآن فاقد کارآیی است. تنها شیوهای که میتواند این نیاز را تأمین کند، تفسیر
موضوعی است. تفسیر موضوعی که بر دستهبندی آیات و جمعبندی مدلولهای آنها مبتنی
است گرچه به صورت محدود سابقة طولانی دارد، با رویکرد جامع و فراگیر و عطف توجه به
گسترة موضوعات قرآن شیوهای نو و جوان است؛ چنانکه بازپژوهی مبانی، شیوه و مراحل
آن نیز در گامهای نخستین قرار دارد.
خلاصه ماشینی:
"سید محمد باقر حکیم پس از تقسیم تفسیر به ترتیبی و موضوعی در تعریف تفسیر موضوعی چنین آورده است: «در این تفسیر مفسر میکوشد یکی از موضوعات قرآنی اعم از عقاید، اجتماعیات، همچون توحید یا نبوت یا سنن تاریخی در قرآن را از منظر قرآن مورد بررسی قرار دهد و هدف آن است که دیدگاه و نظرگاه قرآن کریم دربارة موضوع و در مرحلة بعد نگاه اسلام به آن موضوع را مشخص سازد» (ص91).
امین خولی پس از ذکر محدودیتهای تفسیر ترتیبی چنین آورده است:«تفسیر موضوعی آن است که مفسر، قرآن را به صورت موضوعی تفسیر کند به این شیوه که آیات مخصوص به یک موضوع را به طور کامل و فراگیر با استقصا در قرآن گرد آورده و ترتیب زمانی و مناسبتها و شرایط مخصوص هر آیه را بررسی کرده آنگاه برای دستیابی به تفسیر و فهم آیات در دستاوردهای تحقیق خود در نگرد» (دایره المعارف الاسلامیه، 1/368).
گرچه اعمال مبانی تفسیر دربارة آحاد آیات و نیز چند سونگری به آیات پس از بررسی تطبیقی و مقارنهای نظرگاه قرآن را دربارة موضوع مورد نظر بهدست میدهد و میتوان به چنین نظرگاهی تکیه کرد، اما به خاطر حساسیت اظهار نظر دربارة قرآن و احتمال راه یافتن خطا در هر یک از مراحل پنجگانه پیشین، مناسب بلکه لازم است نظرگاههای بهدست آمده در سایة معیارها و قراین دیگر بازکاوی شوند."