چکیده:
کانت تصورات محض عقل،یعنی خدا،جهان و نفس،را دارای دو کاربرد متفاوت میداند؛یکی کاربرد نادرست آنها که وی آن را کاربرد متعالی مینامد و در آن برای تصورات،مابهازای خارجی در نظر گرفته میشود.در این کاربرد،تصورات دارای نقش قوامبخشاند.دیگری کاربرد درست آنهاست که کانت آن را کاربرد حلولی تصورات مینامد و در آن تصورات صرفا متوجه مفاهیم محض فاهمه و کاربرد آنهاست. نقش تصورات در این کاربرد نظامبخشی است؛به این معنا که تصورات وحدت و تلائم شناخت حاصل از فاهمه را تبیین میکنند.در این مقاله نظر کانت دربارهء نقش تصورات و اصول محض عقل مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
پس به اعتقاد کانت چون این تصورات برای عقل به همان اندازه طبیعی هستند که مقولات برای فاهمه،بنابراین باید علاوهبر کاربرد نادرست و متعالی،دارای کاربرد درست و حلولی نیز باشند و آن موقعی است که تصور صرفا متوجه مفاهیم محض فاهمه و کاربرد فاهمه است،که در این صورت چون عقل صرفا متوجه کاربرد فاهمه و مفاهیم فاهمه است،لذا هرگز به نحو بیواسطه به متعلقات مربوط نمیشود؛بلکه فقط به فاهمه مربوط میشود و تنها به واسطهء فاهمه است که کاربرد تجربی خاص خود را داراست.
کانت برای اثبات این اصل استعلایی میگوید: با گفتن اینکه طبیعت متعلقها و یا طبیعت عقل که آن متعلقها را به عنوان متعلق میشناسد،فی نفسه برای وحدت منظم معین شده است و اینکه ما بنابراین در موضعی هستیم که معتقدیم شناخت فاهمه در تمام حالات ممکنش(از جمله شناخت تجربی)دارای وحدتی است که توسط عقل وضع میشود و تحت اصلهای مشترکی قرار میگیرد،که تمام حالات گوناگون فاهمه،علیرغم گوناگونی آنها،میتوانند از آن اصول استنتاج گردند،همهء اینها تصدیق یک اصل استعلایی عقل است،و آن وحدت منظم را نه تنها به نحو ذهنی و منطقی و به عنوان روش،بلکه به نحو عینی نیز ضروری خواهد ساخت(635,3891, (Kant) ).
با این تفاوت که اعمال مفاهیم فاهمه در مورد شمای عقل،شناخت خود متعلق را فراهم نمیآورد بلکه صرفا قاعده یا اصلی را برای وحدت منظم هرگونه کاربرد فاهمه فراهم میآورد؛اما چون هر اصلی که کاربرد وحدت تام برای فاهمه را به نحو ما تقدم تجویز میکند،برای متعلق تجربه نیز هرچند به نحو نامستقیم معتبر است،پس اصول عقل محض همچنین به نسبت متعلقات تجربه نیز واقعیت عینی خواهند داشت اما نه برای آنکه چیزی را در آنها متعین سازند؛بلکه صرفا به منظور آنکه روشی را ارائه دهند که به کمک آن کاربرد تجربی و متعین فاهمه بتواند با خود کاملا هماهنگ شود(945-645,3891, (Kant) ).