چکیده:
آقای رضا علیجانی تحت عنوان گام بعدی نواندیشی مذهبی، در ضمن پرداختن به
نواندیشی دینی و خلط آن با نوگرایی دینی، چند گام را برای مراحل نواندیشی دینی اشاره
مینمایند که باید، نواندیشی دینی، گام دیگری را هم بردارد. بعد از اینکه نواندیشی دینی،
برخورد تأویلی و هرمنوتیکی با برخی مفاهیم داشت، باید امروزه با تعیین تکلیف کردن و
تبیین نص یک تلقی تاریخی از متن و نصوص داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
"با این معیارهایی که اشاره شد، نمیتوان این نتیجه را گرفت که «به تدریج نواندیشی دینی به این نقطه رسید که، مذهب در خدمت انسان است نه انسان در خدمت مذهب» یعنی همان انسانمحوری «اومانیسم»، که اصالت را، به انسان و عقل خود بنیاد او میدهد و او را به جای خدا مینشاند، نوگرایانی که اومانیسم را برگزیدند و انسان را اصل و محور تفکر و اندیشه قرار داده و همه امور را تابع آن دانستند، به زعم اینکه انسان با عقل خودبنیاد خویش، میتواند سعادت و فضیلت را، پیشه خود کند، با نگاه ابزارانگارانه؛ به دین و بهرهجویی از آن، دست به تفسیر و فهم متن مقدس کرده و برداشتهای ناروا را بر آن تحمیل کردند.
پیشین، سیدمحمد قائم مقامی، ص 6 توضیح میآورد «یکی از مباحث پایهای دینشناسی، نوع مواجهه با نص و نیز نوع تحلیل و تبیین پدیده وحی است» یعنی از فحوای کلام برمیآید که، قرآن را متنی میداند که به عنوان یک واقعیت تاریخی به فرهنگسازی، تمدنسازی و انسانسازی پرداخته است و یادآور میشود که، این واقعیت، تاریخی است؛ گویا این تلقی را دارند که پدیده وحی و قرآن متنی است با تاریخی، قلمداد کردن آن باید با آن برخورد هرمنوتیکی داشت و اظهار میدارند «به هر حال مذهب و متون مقدس همه در دنیا و دوره تاریخی دیگری تکوین یافتهاند»."