چکیده:
همگام با پیدایش شهرهای متعدد در اقصا نقاط عالم، تعدادی از دانشمندان نیز در دوره های گوناگون به تحقیق و تتبع در وجوه مختلف زندگی شهری و تبیین شرایط، ویژگی ها و شاخص های شهر پرداخته و از خود آثار گرانقدری نیز بر جای نهاده اند. بررسی آثار به جای مانده از دانشمندان مذکور، نشانگر این واقعیت است که از آغاز عمر شهرنشینی انسان، بیش از چند هزار سال نمی گذرد. از سوی دیگر با تفحص در شهرهای کهن شاهد تحول شگرفی در آن ها طی قرون گذشته تا به امروز هستیم و چنین امری فقط در سایه تلاش و پیشرفت مستمر انسان امکانپذیر بوده است؛ افزون بر آن مکاتب دینی و فلسفی موجود در دنیا نیز در طول پیدایش و تکامل خود، با محل زیست انسان، به ویژه شهر برخوردهای متفاوتی داشته و هر کدام از آن ها شرایط و ویژگی های خاصی را برای جایگاه زندگی انسان و ابعاد و خصوصیات مختلف آن تبیین کرده اند.
خلاصه ماشینی:
"علت اصلی مسأله را میتوان ناشی از این امر دانست که در واقع در جوامعی نظیر جامعة مغرب که گروهها و قشرها، شکل طبقاتی مشخص به خود نگرفته بودند، تنها تضاد عمدهای که بروز کرده، تضاد بین نهادهای قبیلهای و نهادهای دولت بوده است و به دلیل عدم وجود طبقة سرمایهدار شهرنشین، ابنخلدون نتوانسته علت اساسی تحولات در نهادهای شهری و در نهایت پدیدة شهرنشینی را تبیین و مشخص کند؛ به عبارت دیگر شهروند به عنوان فرد ساکن در شهر یا یک کشور ـــ که از حقوق متعدد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میتواند برخوردار شود ـــ در تفکر ابنخلدون هیچ جایگاه مشخص و تعریف شدهای ندارد و اصولا فرد به تنهایی از دیدگاه نامبرده دارای حقوق به رسمیت شناخته شدهای از طرف سایرین نیست و تنها گروههای اجتماعی و طبقات قومی هستند که از حقوق مختصری، آن هم بر اساس ضوابط و معیارهای دینی و شرعی برخوردار میباشند؛ به عبارت دیگر با توجه به محیط و شرایط اجتماعی عصر ابنخلدون و بررسی موضوع در آن ظرف زمانی، میتوان چنین نتیجه گرفت که برخورد او با پدیدة شهرنشینی و مفهوم شهروندی؛ ناشی از برداشت مستقیم او از جوامع موجود آن دوران بودهاست و چگونه میتوان انتظار داشت که در قرن چهاردهم و در پایان قرون وسطا ـــ در جامعهای که از نظر سطحی در تحرک است، ولی عمقی منجمد دارد ـــ ابنخلدون تجزیه و تحلیل واضحتر و دقیقتری از اوضاع زمان خود ارائه کند؛ زیرا بهرغم فتوری که در آن دوران در زمینههای مختلف فکری و عقیدتی بر تمامی شوون جامعه حاکم بود، مردی در جستوجوی درک مسائل عصر خویش برآمد و آن چنان با روشنبینی به تجزیه و تحلیل قضایای زمان خود پرداخت که امروزه پس از گذشت چندین قرن و در پایان قرن بیستم، دانشمندان معدودی توانستهاند به عمق نظریات وی پی برند و همین امر نمودار عظمت و وسعت دید آن مرد بزرگ است."