چکیده:
کلمه«مقامه»در قرن چهارم هجری اولین بار توسط بدیع الزمان همدانی بر نوعی داستان کوتاه که با الفاظی مسجع و مزین به صیایع لفظی تنظیم شده بود،اطلاق شد.وی در شکل و محتوای«مقامه»از اندیشهء گذشتگان و اوضاع و احوال اجتماعی فرهنگی زمان بهره گرفت.«مقامات»او مورد توجه بسیاری قرار گرفت و به تقلید از سبک و اسلوب او دیگران هم«مقامات»نگاشتند.حریری(متوفی 510 هـ) مهمترین مقلد او محسوب میشود که در تقلید خویش گویا چنان ابتکاری داشته که تاکنون کسی به پای او نرسیده است.در این گفتار کوشیدهایم از پیدایش مقامهنویسی و ابتکار و تقلید این فن سخن بگوئیم.
خلاصه ماشینی:
"از پدیدههای مهم اجتماعی در قرن چهارم میتوان به تکدیگری و فقر و دزدی اشاره کرد دزد معروف بغداد ابن حمدی نام داشت و أحنف و ابو الدلف از شعرای مشهور اهل کدیه بودند که گاه از شعر آنها در اقتباسهای بدیع الزمان به چشم میخورد.
موضوع تکدیگری که در مقامات بدیع الزمان بسیار دیده میشود فقط به این درید اختصاص نداشته و میتوان گفت موضوعات فقر و گدایی و شیادی و سرقت،مسائل اجتماعی عامی بوده که در همه اذهان جای داشته است.
به حدی که با قطع نظر از آراء بسیاری از قدماء چون ثعالبی،قلقشندی،حریری و معاصرانی چون شوقی ضیف و رافعی حتی زکی مبارک که ابتکار این فن را به ابن درید نسبت میدهد عمل بدیع را اقی و اظهر دانسته و روش او را از روش ابن درید متفاوت و متأخرین را پیرو ذهنیات بدیع الزمان میداند ضمن آنکه به این تفاوت لفظی هم اشاره میکند که ابن درید قصههای خود را«احادیث» نام نهاد و بدیع الزمان آنها را«مقامه»نامید چنانکه میگوید: «و مع ان ابن درید هو المبتکر لفن المقامات فان عمل بدیع الزمان فی هذا الفن اقوی و اظهر و طریقته فی القصص تختلف عن طریقه ابن درید و الذین کتبوا مقامات بعد ذلک لم یکن فی أذهانهم غیر فن بدیع الزمان فهو بذلک منشی هذا الفن فی اللغه و لم تسم تلک القصص بعد ذلک «احادیث»کما سماها ابن درید و انما سمیت«مقامات»کما سماها بدیع الزمان»."