چکیده:
هرگاه از «عهد»، «پیمان» و مانند آن سخن به میان می آید، ذهن ما متوجه امری می گردد که دارای دو جهت است؛ یعنی به اصطلاح با مفهومی سروکار خواهیم داشت که از زمره مفاهیم اضافی است. عهد از سوی انسان، با کسی یا چیزی منعقد می شود و گویی در این حال، طرفین متعهد و ملزم به انجام کار یا قولی می شوند و در صورت عدم التزام باید متحمل خسارات یا تبعات ناشی از تخلف خود گردند. در میان افراد و جوامع انسانی، همواره صورت ها و مراتبی از عهد، پیمان، میثاق و مانند آن وجود داشته و دارد و هیچ صورتی از صورت های حیات آدمی، خالی از این مقوله نیست، حتی آدمی گاه با خودش در انجام کاری عهد می بندد و گویی طرف او در این پیمان، وجود خودش بنفسه است؛ ولی عالی ترین شکل عهد و پیمان، پیمانی است که میان انسان و خدا (یا در برخی فرهنگ ها، خدایان) بسته می شود. این صورت از عهد با تمامی اشکال و اقسام پیمان ها و میثاق های رایج در جوامع بشری تفاوت داشته، مبدأ زایش بسیاری از آداب و عادات و شکل گیری برخی از شوون مادی و معنوی تمدن ها و فرهنگ ها شده است. این گونه از عهد و پیمان، گاه در صورت گفت وگوی میان انسان و خدایان ظاهر شده است
خلاصه ماشینی:
"[35] در واقع عمل ختان که در آغاز بهعنوان نشانة طهارت و عبادت خداوند انجام میگرفت، تدریجا بهعنوان نشانهای برای عضویت در «قوم برگزیده» تبدیل شد، چیزی که به مرور، «یهودیت» را بهعنوان آیینی قومی و نه آیینی جهانی جلوهگر ساخت؛[36] البته دربرابر این نظر، عدهای از مفسران یهود برآنند که علت تغییر نام ابرام به ابراهیم (=پدر امتها) آن بوده است که میراث ابراهیم ـ یعنی به زعم آنها یهودیت ـ دینی جهانی است، نه اینکه اختصاص به قومی خاص داشته باشد، [37] ولی همانگونه که در مجال دیگری اشاره خواهیم کرد، هم براساس متون مقدس یهودیان، و هم به استناد آثار و کتابهای متعددی که نگاشته شده، عنصر قومیت و ملیت چنان در اندیشة یهودیت ریشه دوانده است که با حذف آن، بسیاری از آموزهها و عقاید و حتی عملکرد پیروان این دین، در گذشته و حال معنا و مفهوم خود را از دست داده و به تناقضات عدیدهای خواهد انجامید.
با این وصف، پیمان اخیر از سویی استمرار همان عهدی است که با ابراهیم و فرزندان او بسته شده و از سویی عهدی است که تا ابد متوجه قوم خاص خداوند خواهد بود: «… و خدا به موسی خطاب کرده و یرا گفت: من یهوه هستم و بر ابراهیم و اسحاق و یعقوب بنام خدای قادر مطلق ظاهر شدم، لیکن بنام خود یهوه در نزد ایشان معروف نگشتم و عهد خود را نیز با ایشان استوار کردم که زمین کنعان را بدیشان دهم؛ یعنی زمین غربت ایشان را که در آن غریب بودند."