چکیده:
بررسی صهیونیسم و تفکر درباره جلوه ها و جوانب گوناگون آن، امری دشوار و دراز دامن است و اقتضا دارد که با حوصله و صلابت ویژه ای به آن پرداخته شود؛ زیرا در این حوزه کاملا ویژه، مسأله ای که پژوهشگر، متفکر، منتقد و … با آن روبه رو است، امر علمی محض با شرایط حاکم بر مسائل و مجامع علمی نیست؛ از این رو شیوه برخورد با هرگونه طرح و نظریه عمیق و جاندار علمی، هیچ گونه سنخیتی با علم و رویکردهای علمی ندارد؛ زیرا براساس اظهارنظر پروفسور «روژه گارودی»، این یک حوزه «ممنوع» است. ایشان متذکر شده اند که در فرانسه، می توان از جزم های کاتولیک یا مارکسیسم انتقاد کرد، لامذهبی یا ملی گرایی را مورد انتقاد قرار داد، نظام های شوری، ایالات متحده یا افریقای جنوبی را محکوم و هرج ومرج طلبی یا نظام سلطنتی را تقبیح کرد، بدون این که این انتقادها، ما را بیش از حد معمول یک مجادله یا تکذیب، در معرض خطر قرار دهد. اگر تحلیل صهیونیسم را مطرح کنیم، به دنیای دیگری پا می گذاریم و از محدوده ادبیات، به حوزه قضایی منتقل می شویم.
خلاصه ماشینی:
"[12] با اینهمه زبانی که هنوز هم در بحث از انواع زبانهای پیدا و پنهان یهودی، مرکز صدارات را در انحصار خود دارد، زبان عبری است که علاوه بر نگارش آثاری که دینی و گاه مقدس خوانده میشود، در مطرحکردن «مسأله یهود» در اروپا و به ویژه درانگلستان نقش مهمی داشت و از این طریق به صورت مشخص ومسلم بر ادبیات اروپاییان تأثیر نهاد؛ بهگونهای که درباره مسائل یهودیان و بحث از سرگذشت و آینده آنان، آثار و نوشتههایی نظیر: رمان، شعر و نمایشنامه به زبان انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و… پدید آمد که بدون شک میتوان آنها را در زمرة نابترین گروه از آنچه ادبیات صهیونیسم میخوانیم، قرار داد.
با تغییر نقش زبان عبری از یک زبان مذهبی به زبان ملی محتوای داستانها نیز چهره عوض میکند و قهرمانان از نقش قهرمان مذهبی و جلوه تصوف، تعهد و استقامت به قهرمانان سیاسی تغییر ماهیت میدهد؛ بنابراین به نقطة عطف مهم و یکی از ارکان اساسی ادبیات صهیونیسم بهعنوان سیاسیشدن مذهب یهود یا دستکم پیوند مذهب و سیاست میرسیم؛ زیرا قهرمانان یهودی در زمان سیاسیشدن نیز ریشههای کهن اسطوری خود را از دست نمیدهند و اینجا است که از اندیشة «امت برگزیده» که مبنای برتریطلبیهای یهودیان قرار گرفته است، بهسود ادبیاتی جدید که در آن شخصیت قهرمان یهودی نه تنها از «سرگردان بودن» خارج میشود، بلکه از ستمکش بودن نیز جدا میشود و اینبار قهرمانان جدیدی با شخصیتها و سرنوشتهای دیگری جلوه میکند؛ بهگونهای میتوان از «قهرمان معصوم یهودی» که در رمان «خروج/ اکودس» توسط «لئون اریس» با سبکی هندی ترسیم شده است، نام برد و علت همه رنج و شکنجههایی که یهودیان میکشند، معصومیت آنان و در عین حال برتر بودن آنان دانست؛ بدین ترتیب اندیشة برتری شخصیت یهودی سرگردان را به یهودی سیاسی تحول مییابد و آنچه شکسپیر در نمایشنامة مشهور خود به نام «تاجر ونیزی» از شخصیت یهودی ترسیم کرد و بعدها بهعنوان «شخصیت شایلاکی» نام گرفت، در رمان «ماریا ادگارت» (Mary Edgart) موسوم به «هارنگتون»(Harengton) که در سال 1817 م."