چکیده:
مسأله بازگشت یهودیان به فلسطین و تأسیس جامعه و حکومت اسرائیل در اصل نه صهیونیستی
بود و نه یهودی؛ بلکه ازسوی کشورهای استعمارگر اروپا بهخاطر منافع و ایجاد پایگاهی
در منطقه مطرح میشود. برای حفظ این منافع، ناسیونالیسم یهود ـــ که پدیدهای
کاملا اروپایی بود ـــ بهوجود میآید و در نیمة دوم قرن نوزدهم در کشورهای اروپای
غربی و روسیه شروع میشود و توسعه مییابد.
بهطور مسلم موضوع صهیونیسم به ریشهیابی سیاستهای تشکیلدهندة آن نیاز دارد و
بیتردید این مهم، بدون شناخت علمی پدیدة صهیونیسم ناممکن است. این مقاله میکوشد
تا به بررسی این عوامل بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"محمدامیر شیخ نوری* چکیده مسأله بازگشت یهودیان به فلسطین و تأسیس جامعه و حکومت اسرائیل در اصل نه صهیونیستی بود و نه یهودی؛ بلکه ازسوی کشورهای استعمارگر اروپا بهخاطر منافع و ایجاد پایگاهی در منطقه مطرح میشود.
آنچه از این واژه مفهوم میشد، معنایی بهصورت «استقرار دوبارة ملت یهود در خاک فلسطین» داشته است یا به قول نویسندهای که تأکید فراوانی دارد تا آن را «ارضاسرائیل» (Erez ___ Israel) بنامد، به ناگاه پیروان جنبش صهیونیسم، بین یهودیان و فلسطین ارتباطی تاریخی مییابند.
[12] بدینترتیب خمیرمایه اصلی اندیشه صهیونیستی، یعنی بازگشت به فلسطین و تأسیس حکومت اسرائیل، در اصل ازسوی قدرتهای استعماری رقیب در اروپا مطرح شد و بعدها بورژوازی یهود نیز برای دستیابی به اهداف خود، با سرمایهداری اروپا همدست شد و حرکت صهیونیستی را بنا نهاد.
این صفت در سیاست گامبهگام بهسوی فلسطین نمایان است؛ یعنی اشغال آن ازسوی نیروی نظامی با همکاری استعمار و تلاش درجهت سیطرة اقتصادی بر مقدرات کشور و سپس مقابله با هرگونه اعتراض بهوسیلة نیروی مسلح؛ البته جوهر استراتژی صهیونیسم پس از ایجاد دولت نیز ادامه یافت؛ اگرچه در نتیجة توزیع نقشها، شیوه اقدام تغییر کرد.
» از برنامة بال پیدا است که صهیونیسم یک جنبش نژادی و استعماری است و هدفش این است که یهودیان جهان را از جوامع محل زندگی خود از راه مهاجرتهای دنبالهدار برای خلق یک دولت ملی یهودی در فلسطین بیرون بکشاند.
این صندوق موفقیتهای خود را مرهون رشد کلی جنبش صهیونیستی و تبلیغات کارساز این صندوق درباره هدف اصلی خود، یعنی خرید زمین بهعنوان دارایی ملی و نیز امر مهمی میداند که تودة یهود برای نقش صندوق ملی در زمینة کولونیسازی در فلسطین قایل است."