چکیده:
در این مقاله فرایند جهانی شدن به عنوان مهمترین فرایندی که جوامع انسانی با آن مواجه هستند،مورد بحث قرار گرفته است.ابتدا اهمیت این فرایند،قدمت،خاستگاه و نیز تعاریفی که در خصوص آن مطرحشدهاند،مورد بررسی قرار میگیرند،سپس ابعاد نظری فرایند جهانی شدن و اینکه آیا جهانی شدن مترادف با غربی شدن و آمریکایی شدن جهان است،پاسخ داده خواهد شد و در نهایت جایگاه ایران در این فرایند مهم مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله فرایند جهانی شدن به عنوان مهمترین فرایندی که جوامع انسانی با آن مواجه هستند،مورد بحث قرار
1831:03)؛زیرا فرایند جهانی شدن جوامع را از فضای خودبسنده،ملی و حتی محلی خود خارج نموده است و
پیش روی دانشمندان اجتماعی قرار گرفتهاند؛نشان از اهمیت توجه به فرایند جهانی شدن دارند.
خصوص جهانی شدن این دو دهه اخیر و سهمی که ادبیات درمیان آثار علوم اجتماعی دارد نیز حکایت از اهمیت
در مجموع جهانی شدن فرایندی است که به واسطه آن تعامل میان جوامع و دولتها در حوزههای مختلف
3. جهانی شدن یک فرایند متأخر است که با سایر فرایندهای اجتماعی نظیر فراصنعتی شدن،فرانوگرایی یا
جهانی شدن یک فرایند تاریخی در ابعاد اجتماعی،سیاسی،فرهنگی و اقتصادی است که منجر به ورود
ویژگیهای مطرحشده،گواه این مطلب هستند که جهانی شدن فرایندی کلان و گسترده است و رسوخ و
به نظر او جهانی شدن حاوی مجموعهای از نیروهای متضاد است که آن را در قالب منشوری سه وجهی مطرح مینماید و فشارهای وارد شده از این فرایند را در قالب فشارهای از
ادبیات نظری مربوط به جهانی شدن دلالت بر توجه به این فرایند در ابعاد نظری متفاوتی دارد.
جهانی شدن فرایندی است که همزمان با شکلگیری نظام سرمایهداری به وجود آمده است.
رابرتسون برای فرایند جهانی شدن قایل به چهار وجه است که عبارتند از جوامع(ملی)،افراد،نظام ارتباط
نظر گیدنز برای فهم جهانی شدن توجه به گذار از جامعه سنتی به جامعه جدید و به عبارت دیگر تحول از نظم
هرچند که آنها این گفتمان را که جهانی شدن ممکن است به نفع منافع نیروهای اجتماعی و اقتصادی"