چکیده:
این مقاله حول محور منابع حکمت اشراق و یک بازنگری در این خصوص تدوین شده است و پژوهشگر کوشیده ضمن توجه به منابعی مانند حکمت ایران باستان،یونان و عرفان که حکمت اشراق از آن الهام و سرچشمه گرفته،به قرآنکه یکی از منابع مهم تأثیرگذار بر اندیشهء سهروردی بوده است بپردازد.عقل اول،آفرینش نفس،تجرد نفس، جاودانگی نفس و قاعدهء امکان اشراف از مباحث این مقاله است که در اندیشهء سهروردی ریشهء قرآنی دارند.همچنین به این نکته توجه داده شده است که شیخ اشراق گرچه به عنوان یک حکیم شناخته شده است،رویکرد ویژهءاو به قرآن و مفاهیم و حیانی،وی را از دیگر حکیمان متمایز میسازد؛بهگونهای که میتوان او را در عداد مفسران به شمار آورد. برخی سهروردی را بهعنوان عارف میشناسند،اما باید دانست که شیخ اشراق عارفی پایبند به شریعت بوده و بر لزوم پایبندی به شریعت حضرت محمد(ص)تأکید میورزد.
خلاصه ماشینی:
"جاودانگی نفس و قاعدهء امکان اشراف از مباحث این مقاله است که در اندیشهء سهروردی
همچنین به این نکته توجه داده شده است که شیخ اشراق گرچه به
در خصوص نامگذاری این حکمت به حکمت اشراق دو وجه مطرح شده است:
1. اشراق بهمعنای کشف و شهود است و چون این حکمت بر کشف و شهود مبتنی
گرچه سهروردی(شیخ اشراق)در برخی آثار خود مانند مشارع،مطارحات و تلویحات
کرد؛زیرا حکمت اشراق پیوسته مورد توجه صدر المتألهین بوده و بر وی تأثیری فراوان گذاشته است.
علیرغم ذکر منابعی برای حکمت اشراق سهروردی قرآن بهعنوان یک منبع
اساسی ازنظرها دور مانده است و این در حالی است که شیخ اشراق در آثار خود از آن
سؤال این است که،باتوجه به آنکه حکمت ایران باستان دستخوش تحریف بوده،
گفتنی است فلاسفه ایران باستان مانند امروز آثار علمی منظم نداشتند و شیخ اشراق
یکی از منابع حکمت اشراق که سهروردی به وضوح از آن تأثیر پذیرفته،حکمت یونان باستان است.
این نکته نیز درخور یادآوری که گرچه بسیاری شیخ اشراق را بهعنوان یک
بهرهگیری شیخ اشراق از آیات و احادیث در موارد زیر کاملا روشن است.
»(سهروردی،سه رساله،«الواح عمادی»،ص 37 و مجموعه مصنفات،ص 264)«و السموات مطویات بیمینه»(زمر/67)و الیمین المقدس جوهر عقلی یثنیه قوله:«ید الله فوق ایدیهم»
نفسانی نیز برخوردار است و در مورد اینکه آیا نفس پیشاز بدن وجود داشته یا همراه
در فلسفه از جاودانگی نفس سخن میرود و این در حالی است که ازجمله ویژگیهای موجود مجرد،فناپذیری است و سهروردی نیز نفس را موجودی مجرد میداند؛پس از
شیخ اشراق نفس را موجودی مجرد،نامیرا و فناپذیر میداند،وی در این راستا به"