چکیده:
آنچه مسائل هر علمی را تحت یک مجموعه در میآورد و مانع ورود مسائل دیگر میشود،موضوع آن علم است.موضوع چیست؟چیزی را که در هر علم از احوال و عوارض ذاتی آن بحث میکند،موضوع علم میگویند.عوارض چیست؟عوارض ذاتی و غریب چه فرقی باهم دارند؟آیا عوارض ذاتی میتواند معیاری برای تمایز و تعین موضوع علوم باشد؟آیا تاریخ علم و اوضاع کنونی،ممیزبودن عرض ذاتی را تایید میکند؟عرف جامعه دانشمندان چه نظری دارند؟آیا ممکن است توافق رسمی بر معیاربودن امری مانند عرض ذاتی صورت پذیرد؟این مقاله بر آن است که با روش اسناد، تحلیل و نقدوبررسی پاسخهای ممکن و راهحلهای مطلوب را برای این پرسشها باز جوید.
خلاصه ماشینی:
"اکنون این سؤالات برای ما مطرح است:عوارض چیست؟عرض ذاتی و غریب چه
ذاتی و عرض غریب است و توجه به تفاوت و کاربرد مختلف آنها در باب کلیات
اصحاب منطق قدیم با این پیشفرض که انسان میتواند ذاتیات اشیاء را از عرضیات آنها بازشناسد،معیارهایی برای تمییز اوصاف ذاتی از اوصاف عرضی برشمردهاند که
هنگامیکه گفته میشود محمولات قضایا در علوم برهانی ذاتی موضوع هستند،به این معنا است که از دو وصف کلیت و ضرورت برخوردار باشند؛لذا معنای ذاتی و هر
بنابراین هر محمولی که لازم ذات موضوع نباشد در باب برهان غریب نامیده میشود.
تصور شفاف ناگریز باید جسم را نیز که موضوع آن است تصور کرد و بنابراین،شفاف را که عارضی مفارق جسم است،باید عرضی ذاتی تلقی کرد.
اگر عرضی ذاتی را به محمولی که مقتضای ذات موضوع و ملازم با آن است تفسیر کنیم
این سؤال پیش میآید که:آیا عرضی ذاتی میتواند اخص از موضوع خود باشد؟طرح
این اشکال از آنجا پیش میآید که اگر عرضی ذاتی را لازم ذات موضوع بدانیم،هرگاه
عرض ذاتی مطلق،که اعک از موضوع یا مساوی با آن است و به نحو کلی بر موضوع
بدیهی است که این تفسیر با تعریف عرض ذاتی سازگار نیست و در واقع عدول از آن
(اصفهانی،ص 10-به نقل از رضایی) آیا تفسیر عرض ذاتی به آنچه بدون واسطه بر عروض بر موضوع حمل میشود،
هیچ شبههای آن مسایل نسبت به موضوع آن علم از جمله عوارض ذاتی خواهد بود و
انتقاد قرار میدهد و میگوید:لازم نیست عرض ذاتی مساوی موضوع باشد بلکه در"