چکیده:
باطن انسان آمیختهای از ویژگیهای قوای متفاوت حیوانی، سبعی، شیطانی و ملکی است
که پیوسته در جنگ و ستیز با یکدیگرند زیرا هدف نفس تاریک و پست رسیدن به
اسفلسافلین و نهایت دوری از حقتعالی؛ و میل روح که از عالم امر و ملکوت است رسیدن
به عالم خویش و همجواری رب العالمین است؛ لذا پیکار با تاریکیهای قوای نفسانی و
حیوانی و تقویت و تکمیل قوه ملکی و طی مراحل سلوک و رسیدن به مقصد و مقصود ضرورت
مییابد. صدرا انسان را مسافری تاجر پیشه میداند که سرمایهاش فطرت اولیه یعنی همان قوه
و استعدادی است که بواسطة آن توانایی رسیدن به مدارج عالی و منازل رستگاری و سعادت
را دارد و هدایت تنها نردبان صعود به سعادت و نیک بختی عالم آخرت است. مقاله حاضر
سعی دارد که با نگاه به مبانی قرآنی صدرالمتألهین درباره هدایت و علت نیاز انسان
بدان، علل و عوامل آن و راه وصول به آن را در حکمت متعالیه صدرایی نشان دهد تا چراغ
راه جستجوگران عقلی و برهانی و کاوشگران روحی و معنوی گردد.
خلاصه ماشینی:
"اسباب و عوامل هدایتبه عقیده صدرالمتألهین خداوند به مقتضای عنایت ازلیهاش با اعطاء دین و شریعت علمی و عملی و ارسال رسولان و هادیان بر بندگان لطفی دیگر نمود و آنان را به راه خیر و نیکی رهنمون ساخت و از شر و بدی دور گردانید و صحیفهها و کتاب جامع الهی نازل گردانید تا با بهرهمندی از اسرار علوم پیشینیان و آیندگان و بهرهبرداری از قطرات دریای معارف آنان راه رشد و کمال را به پیمایند و لذا فرمود: «یا ایها الرسول بلغ ما أنزل الیک» (مائده، 67) یعنی آنچه را بر قلب تو إفاضه نمودهایم بر قلب بندگان ما بیفشان و آنچه را به تو آموختیم بیاموزشان؛ و بنابر آیه «إلا من أتی الله بقلب سلیم» (شعرا، 89) تنها نفوس سلیم مبرای از کفر و اعراض، از این افاضه و هدایت بهرهمند میشوند؛ زیرا هر چیزی کمالی دارد که به خاطر آن آفریده شده است و کمال انسان ادراک مقامات الهی و رسیدن به معارف کلیه عقلی تجرد از محسوسات مادی و زهد نسبت به امور پست دنیایی و رهایی از همه دواعی نفسانی و قیود شهوانی و غضبی است و اینها مقام جز به واسطه با هدایت و تعلیم، تهذیب و مقاومت و مداومت در این راه حاصل نمی شود."