چکیده:
سخنران محترم ملاحظاتی در باب روششناسی فلسفه اسلامی ایراد فرموده است. اما قبل از ورود به آنها چند مقدمه ذکر نموده که عبارتند از: 1. تعبیر فلسفه اسلامی مقبول نیست؛ 2. اشکالات فلسفه اسلامی؛ 3. فضای فرهنگی حاضر؛ 4. بعضی از انتقادات، سایر مکاتب فلسفی را هم دربرمیگیرد؛ 5 . تفکیک سه مسأله درباره فلسفه اسلامی؛ 6. جنبههایی که میتوان فلسفه اسلامی را بررسی کرد.
خلاصه ماشینی:
"سوم، آنچه در اینجا بحث میکنم، اگر منظور سنت 1200 ساله فلسفه اسلامی مد نظر باشد، مثلا به شخص ابن سینا وارد نیست، بلکه این انتقاد متوجه کسی است که امروز و در فضای فرهنگی حاضر، فلسفه ابن سینا را به همان صورت اولیهاش توضیح و تبیین میکند، هر چیز در زمان خودش سخن موجه و صادق بوده ولی امروز نیاز به اصلاح و نقد دارد.
لذا آنچه امروز با نام فلسفه اسلامی داریم، علاوه بر صحت و سقم آرای فلسفی مذکور، به لحاظ تاریخی بسیار مشکل دارد، درحالیکه نظام سازی فلسفی، لزوما نیاز به دانشی صحیح از مسیر تاریخی مسأله دارد.
آنچه ما باید همیشه به آن رجوع کنیم و خود را مورد آزمون قرار دهیم، فهم عرفی «Cmmon Sence» است که این خود بنیاد یک مکتب فلسفی شد، مشکل روششناختی این است که، موضع واحدی در قبال این مسأله وجود ندارد.
3. فلسفه و فهم عرفی: آنچه که در مورد موضع ناموافق فلسفه اسلامی با عرف به عنوان اشکال و اشتباه روششناختی مطرح شده قابل تأمل است.
4. تناظر یک به یک میان لفظ و معنی: تناظر یک به یک میان الفاظ و معنی آنها ایدهآل دست نایافتنی است که، در هیچ یک از علوم و فلسفهها حاصل نمیآید یعنی حتی کسانی که در علم الفاظ قائل به چنین تناظری هستند (به این معنی که اساسا وضع لفظ بر یک معنا بوده است و امکان ندارد که لفظی بر پیش از یک معنی وضع شود) در واقع و روند تاریخی و زبانشناسی به امر بدون مصداق و صرفا ذهنی تأکید کردهاند."