چکیده:
آقای میرموسوی دراین گفتوگو با انعکاس برخی تأملات و نظرات خود در حوزه سیاست اشاره که قبلا نیز در کتاب «اسلام، سنت، دولت مدرن» مطرح کرده است. ایشان با اعتقاد به اینکه حکومت، نهادی بشری برای برقراری نظم در جامعه است و اینطور نیست که خداوند متعال برای همه رفتارها و کنشهای انسانی دستورالعمل داشته باشد، هدف و رسالت اساسی دین را نفی شرک و برقراری توحید و گسترش اخلاق پسندیده در بین انسانها دانسته و نتیجه گرفته است که، احکام شرعی ناظر بر اعمال فردی و مناسبات اجتماعی است که بازگشت به هدف اصلی دین میکند و نصوص دینی در سیاست نادر است. لذا این منطقه الفراغ عقل انسانی است که در امور رایج، مرجعیت دارد.
خلاصه ماشینی:
"رهبر فقید انقلاب معتقد بود «حکومت که شعبهای از ولایت مطلقه رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم است، یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است»(1) پس میتوان گفت که این ایده، گامی در جهت رفع دوگانگی از حاکمیت بود، چرا این گام ضروری در راستای تحقق دولت مدرن همواره در ایران با مشکل مواجه بوده است و در فرآیند بسط تجدد، بسیاری از عناصر مربوط به دولت مدرن که در ایران نیز شکل گرفته در همنشینی با عناصری از ساخت قدیم قدرت از ریخت افتادند و نوعی دوگانگی در ساخت پدید آمد؟ حاکمیت دوگانه بر شناسایی دو مرجع اقتدار در حوزه عمومی استوار است.
اولا بر کسی پوشیده نیست که، اهمیت مسائل عمومی کمتر از مسائل فردی نیست، ثانیا از بزرگترین اهداف دین اقامه عدل و قسط در جامعه است؛ «لقد أرسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط»(6)، «ما رسولان خود را با بینات فرستادیم و همراه آنها کتاب و میزان نازل کردیم برای آنکه بین مردم قسط را برپا کنند»؛ و اما کمبود نصوص؛ اگر مقصود گوینده از کمبود نصوص، کمبود آیات قرآن باشد که ظاهرا همین را اراده کرده، پاسخ آن است که، اولا آیات روشنی در مسائل حکومت و سیاست وجود دارد و ثانیا کمبود آیات یا ابهام و اجمال آیات در مسائل متعدد حتی مهمترین احکام فردی مانند نماز، دلیل بر به رسمیت شناختن عقل خود بنیاد بشری و استقلال بشر از وحی و بینیازی به دین نیست، بلکه یکی از حکمتهای این مسأله اثبات نیازمندی بشر به اهل بیت(ع) است."