چکیده:
در این گفتوگو، ضمن اینکه فرهنگ و قوانین ایران را مرد سالار و خشن دانسته، بر لزوم تغییر قوانین و حرکت برای تحقق دموکراسی و تلاش برای تغییر اوضاع به نفع زنان تأکید کرده است. وی معتقد است، برای تحقق این اهداف باید همه اقشار جامعه زنان، با هر سلیقه و خواستهای قیام کنند.
خلاصه ماشینی:
"اما، به نظر من، بحث تغییر قوانین مسأله مهمی است، به دلیل آنکه یک سنت مبارزاتی صد ساله پشت آن وجود دارد و از گذشته هم در میان جنبش زنان وجود داشته و به دلیل اینکه ملموستر است و هر کسی که در این جامعه زندگی میکند ضوابط و مقررات حاکم بر این قوانین رادر زندگیاش کم و بیش لمس میکند.
اگر مقصود ایشان از تغییر قوانین رفع نقایص آنها و اسلامیتر کردن قوانین باشد، همه مردم ایران طالب آن هستند و برای تحقق آن شهدای بسیار داده و مشکلات زیادی را تحمل کردهاند ولی اگر مقصود، تغییر قوانین اسلامی به قوانین فمینیستی و برابری مطلق باشد که ظاهرا مورد نظر نویسنده است و به صراحت از آن نهضت حمایت میکند و نسبت به از دست رفتن قوانین شاهنشاهی در مورد خانواده بعد از انقلاب، اظهار ناخرسندی کرده است، خدا، مؤمنان و مردم ایران از این طرز تفکر بیزارند، زیرا اسلام را دین حکمت و عدالت میدانند و احکام آنرا به مصلحت بشر میبینند.
» و حال آنکه تنوع گروهها و گرایشهای فمینیستی به گونهای است که برخی دانشوران غربی به جای کلمه فمینیسم، واژه «فمینسمها» را مورد استفاده قرار دادهاند؛ گویا اختلاف موجود در این گرایشها را به قدری گسترده یافتهاند که، وجه اشتراک مهمی که استعمال فمینیسم را برای تمامی آن توجیه کند، نیافتهاند، اگر چه در دو مسأله وحدت نظر دارند؛ اول آنکه زنان به دلیل جنسیت خود گرفتار تبعیض و فروتری هستند، دوم آنکه این فروتری باید از بین برود و لازمه آن اصلاح نظام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است."