چکیده:
نقد، لازمه رشد و بالندگی دانش است و گرچه این نکته بدیهی
مینماید، به دلیل آنکه هنوز این باور نهادینه نشده است، عملا نقد فراموش
شده و از کارکرد اصلی خود بازمانده و یا به تعریف و تمجید بدل شده است.
نویسنده در این مقاله میکوشد با بازخوانی ادبیات انتقادی در فرهنگ
اسلامی، پرونده این بحث را باز بگشاید. برای این کار نوشته خود را در هفت
پاره سامان داده است: نخست به جایگاه نقد از منظری دیگر نگریسته است.
آنگاه به تعریف آن پرداخته، بر آن است آن را از تعاریف شخصی مجزا
سازد. در سومین پاره به معرفی و نقد برخی از باورها و کلیشههای رایج
درباره نقد میپردازد. در چهارمین بخش از شیوههای رایج و ناسالم برخورد
با ناقدان سخن میرود و برخی از آنها معرفی میگردد. پاره بعدی به باز
نمودن برخی شیوههای ناسالم منتقدان اختصاص دارد. در ششمین بخش
ده نکته بنیادی درباره ماهیت، کارکرد و نقش نیت در نقد آمده است. هفتمین
و فرجامین قسمت، اخلاق نقد را بر میرسد و به برخی از آنها اشاره میکند.
خلاصه ماشینی:
"اگر منظور از این باور آن است کسانی که توانایی علمی لازم را ندارند، اخلاقا نباید در حوزهای که نیازمند تخصص است وارد شوند و به نقد و داوری بپردازند، این سخن درستی است و کسی که بدون توشه علمی لازم و آگاهی کافی درباره مطلبی داوری میکند هم از نظر علمی و اجتماعی خود را مضحکه همگان میسازد و هم از نظر اخلاقی عملی رذیلانه مرتکب شده است.
اما اگر مقصود آن باشد که در صورتی که ناقد غیر متخصصی بر کتابی نقدی وارد ساخت، نویسنده آن کتاب اخلاقا مجاز است که توجهی به آن نقد نکند، این سخن خطا است و غالبا هنگامی که بحث تخصص به میان کشیده میشود، مقصود این یک است.
در اینجا آیا ناشر یا نویسنده میتوانند به دلیل اینکه وی از اصول چاپ بیخبر است، وی را از اظهار نظر باز دارند و به او بگویند که چون تخصصی در این زمینه ندارد، پس حق داوری، نقد و اظهار نظر را نیز ندارد؟ در اینجا لازم است دو نکته را از یکدیگر جدا نماییم: یکی مسئولیت اخلاقی ناقد است و دیگری عکس العمل اخلاقی شخص مورد نقد.
اما از آنجا که ما غالبا از این دو حالت خالینیستیم و تعلق خاطری به مسائل مورد علاقه خود یا نفرتی نسبت به کسانی دیگر داریم، پس بهتر است بهجای دست گذاشتن روی غرض و مرضها اجازه دهیم تا هر کس نظر خود را بیان کند و نظریاتی که برخی نیکخواهانه و برخی بدخواهانه هستند، کاستی یکدیگر را برطرف سازند و ما با داشتن چشمانداز روشنتری بتوانیم درباره هر اندیشهای داوری کنیم."