چکیده:
علوم اسلامی مبتنی بر اندیشه دانشمندان غیرعرب و ایرانی شکل
گرفت؛ اما آنچه به نام میراث نوشتاری بر جامانده، به زبان عربی است. هم
اینک زبان فارسی از دو سو آسیب میبیند: از جانب شیفتگان فرهنگ و زبان
غربی و متفکران سنتی که زبان عربی را با زبان دینی یکی پنداشتهاند.
مقاله حاضر با تأکید بر ضرورت فارسینویسی در میان حوزویان باور دارد که
زبان فارسی قابلیت زبان علمی دنیای امروز را دارا است. بنابراین وجهی
ندارد که عالمان ایرانی به غیرایرانی بنگارند. البته این بدان معنا نیست که ما
خود را از آشنایی با زبانهای دیگری محروم بسازیم.
خلاصه ماشینی:
"همچنین بیشتر دانندگان حدیث که آنها را برای اهل اسلام حفظ کرده بودند ایرانی بودند یا از لحاظ زبان و مهد تربیت ایرانی به شمار میرفتند و همه عالمان اصول فقه چنانکه میدانی و هم کلیه علمای علم کلام و همچنین بیشترین مفسران، ایرانی بودند و به جز ایرانیان کسی به حفظ و تدوین علم قیام نکرد و از این رو مصداق گفتار پیامبر پدید آمد که فرمود: «اگر دانش بر گردن آسمان در آویزد، قومی از مردم فارس بدان نائل میآیند و آن را به دست میآورند.
استاد سید جلال الدین آشتیانی این ضرورت را از چشمانداز دیگری نگریستهاند و با بهرهگیری از رویکرد فقهی چنین نگاشتهاند: آیا ما حس مسئولیت نمیکنیم که اصلا به این مهم در این عصر که همه قسم وسایل ارتباط موجود است، تأثیری در فارسی زبانان سایر ممالک نداریم؟10 استاد آشتیانی با عنایت به گذشته پربار فرهنگ کشور عزیز ایران، متفکران و تصمیمگیران را با یک پرسش جدی روبهرو میسازد: آیا نباید دانشمندان ما از این وسیله مهم (زبان فارسی) در مقام ارتباط جهت ترویج این زبان و تکمیل آن در دنیای خارج از ایران و بالاخره اثر گذاشتن در افکار آنان از طرق متعدد، از ناحیه همزبانی و برقرار نمودن همدلی از ناحیه همزبانی در عقاید و اصول استفاده کامل نمایند."