خلاصه ماشینی:
"نظریات دیگری نیز ارایه شدهاند که با نظریات قبلی در خصوص ارتباط ناتوانیهای یادگیری و بزهکاری متفاوتتر برخورد میکند، یکی از این نظریات اشاره میکند که،تفاوتی واقعی بین گروه کودکان و نوجوانان مبتلا به ناتواناییهای یادگیری وگروه عادی در زمینهی بزهکاری وجود ندارد و در خصوص تفاوتهای به وجود آمده سه فرضیه ارائه میدهد: 1-کودکان مبتلا در مقایسه با کودکان عادی ترس بیشتری از پلیس دارند و به عنوان مثال چون قادر به پیدا کردن راه حلهای فرار از چنگ پلیس و یا دفاع از خود در بازجوییها نیستند،بیشتر گیر میافتند.
-نظریهی دیگر روی واکنشهای تعصبآمیز این کودکان و نوجوانان تاکید میکند و معتقد است که آنان بیشتر از گروه عادی به بزهکاری گرایش پیدا نمیکنند ولی در پرسشنامههایی که تکمیل میکنند تا رفتار و اعمال بزهکارانهی خود را آشکارسازند،آنان سعی کمتری در مخفی ساختن این رفتارها دارند.
هرچند نظریات،تحقیقات مطالب ارایه شده به جنبههای گوناگونی در این خصوص اشاره دارند،اما در بررسی اطلاعات به دست آمده و اشاره به مواردی همچون شکستهای تحصیلی و مدرسهای،خصوصیات اجتماعی،شناختی و شخصیتی و مسایل مربوط به سازگاری و ادراک اجتماعی این کودکان و نوجوانان،مرتبط بودن ناتوانیهای یادگیری با وقوع بزهکاری تایید شدهاند.
راهبردهای پیشگیری و درمان به منظور کاهش بزهکاری و رفتارهای ضد اجتماعی کودکان و نوجوانان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری و با عنایت به اینکه بیشتر تحقیقات زمینهی بزهکاری را در مسایل مربوط به محیطهای آموزشی همچون،شکستهای تحصیلی،کمبود آموزشهای مناسب و غیره نسبت دادهاند،به پیشنهادهاو راه حلهای موجود در این خصوص اشاره میشود."