خلاصه ماشینی:
"در چنین مکتبی بجای اینکه از طریق اندرزهای اخلاقی و حکمت و موعظه توازن عقلی را حفظ نمایند حکومتها با قوانین و برنامههای خشک هرگونه آزادی فکری و عقلی و علمی را سد مینمایند و سعی دارند جهان را بصورت ادوات پر صدا و عاری از نشاط و روح درآورده عدالت و رحم و مروت و مشقت و حریت و معرفت را از قاموس اجتماعی پاک کرده و اصول تصفیه را از راه سفک ریاء عملی سازند-در این برنامه نسل جوان با مواعید موهوم بهشت موعود را در قوه متخیله خود مجسم میکند غافل از اینکه خود نیز در معبر چنین سیلاب خونین قرار گرفته است در حال حاضر جلوگیری از این خطر محقق وظیفه علم است و بس.
کارل میگوید«تمدن تنزل فکری و اخلاقی را طی میکند زیرا انسان مجموعه اسرارآمیز و مبهم بهمه چیز غیر از خود توجه دارد و نمیخواهد بداند و بفهمد که روابط او با خود و دنیای خارج چیست و از علوم چه نتایجی را باید بسود خود بدست آورد»نامبرده در کتاب معروف خود L''homme,cet inconnu میگوید «دنیای مادی و بیروح با وجود زیبائی و شکوه برای آدمی خیلی تنک و مانند زندان است، ما در میان ظلمت گمشدهایم و خطای عقل ما را فریب میدهد،ما باید از ماوراء زمان و مکان خود را بدنیای دیگری بکشانیم و مدارهای بیپایانی را طی کنیم-کسانیکه جویای حق و حقیقت هستند میتوانند باطن این صور را درک نمایند و از عشق وارستگی الهام گرفته مراتب وجود و هستی را با دیده واقع مطالعه کنند» کارل در مبحث خودشناسی میگوید«علوم مادی ما را به دنیائی گشانیده که درست برخلاف نیازهای روحی و بدئیع ما است."