خلاصه ماشینی:
"هر یک از این سنتها براساس تصورات خود از جوامع پیش از تاریخ تعیین میکند که چه بخشهایی از اطلاعات مربوطه باید مورد توجه قرار گیرد؛چه سؤالاتی باید در مورد آنها مطرح شود و اطلاعات مذکور به چه نحو باید تفسیر شود.
طبق دیدگاههای متداول باستانشناسی مرحله گذر از نئاندرتالها (Neandertal) به انسان مدرن در اروپا همزمان با مرحله انتقالی بین پارینه سنگی میانی و پارینه سنگی جدید است که بین 35 تا 45 هزار سال پیش روی داده است(به تصویر مراجعه کنید).
برخی از پژوهشگران این مرحله انتقالی را به عنوان پدیدهای درجا (in situ) با شواهد روشنی حاکی از وجود تداوم بین مجموعههای اواخر پارینه سنگی میانی و اوایل پارینه سنگی جدید میدانند.
این سناریو تلویحا چنین بیان میکند که نئاندرتالها به علت تماس با انسانهای مدرن تکنولوژی موستری (Mousterian) خود را اصلاح کرده و مجموعههایی را تولید (به تصویر صفحه مراجعه شود) مسأله زمانسنجی،مقایسه الگوی رایج با الگوی تراکم جمعیت (demographic Compression model) در ارتباط با پیدایش رفتارهای نمادین در اروپا 50 تا 10 هزار سال پیش.
طبق الگوی رایج«فوران»شاهد نمادگرایی همزمان با مرحله گذر بین دو دوره پارینه سنگی میانی و جدید است که در حدود 40 تا 35 هزار سال پیش روی داده است.
طبق این سناریو میتوان سازندگان صنایع اواخر پارینه سنگی میانی و اوایل پارینه سنگی جدید را با اطمینان شناسایی کرد(در واقع نمیتوان چنین کاری کرد)و گروههای باستانی (archaic) و مدرن برای ادوار طولانی باهم همزیستی داشتهاند،اما تأثیر قابل توجهای بر یکدیگر ننهادهاند.
این تصور که ابزارهای سنگی پارینه سنگی میانی برخلاف مصنوعات دوره بعدی دارای«فرمهای تثبیت شده»و«ریختشناسی استانده»نیستند،تأییدی بر این فرضیه انگاشته شده که انسانهای مدرن جانشین نئاندرتالها شدهاند."