چکیده:
یکی از جنجالی ترین برهان های اثبات خدا، برهان آنسلم است که بر پایه مفهوم «وجود برترین» شکل گرفته. این برهان در حقیقت، از مفهوم «وجود برترین» به واقعیت آن پلی زده است. از همان ابتدای طرح (قرن 11 میلادی) تاکنون، این برهان با نقض و ابهام هایی همراه بوده است; از جمله، دکارت آن را تأیید و کانت و راسل آن را رد کرده اند. در بین فیلسوفان اسلامی نیز شهید مطهری و آیة الله جوادی آملی نقدهایی بر این برهان ارائه نموده اند. این مقاله با بازسازی اصل برهان به حل همه اشکالات مربوط به این برهان می پردازد.
خلاصه ماشینی:
"( 1 ) پاسخ: در پاسخ به این اشکال و اشکال هایی نظیر این، باید به نکاتی توجه نمود: نکته اول: مفاهیم را به لحاظ مصداقشان می توان به سه دسته تقسیم نمود: یک دسته مفاهیمی هستند که نمی توانند با مفهوم «معدوم» متحدالمصداق باشند و از این رو، مصداقشان همواره از سنخ موجودات است; یعنی مصداق معدوم ندارند; مثل مفهوم «موجود» که اگر چیزی بخواهد مصداق این مفهوم باشد، باید از سنخ حقایق موجود باشد; زیرا مفهوم «موجود» بر معدومات صادق نیست تا بتوان معدومات را مصداقی برای آن مفهوم قرار داد.
در آنجا، نظیر استدلال آنسلم جاری نیست و از این رو، نمی توان به این نتیجه رسید که «جزیره برترین موجود است»; زیرا مفهوم «جزیره برترین» از دسته سوم مفاهیم مذکور است; یعنی می تواند مصداق معدوم و یا مصداق موجود داشته باشد; چون هستی و نیستی هیچ کدام در معنای آن اخذ نشده است و به همین دلیل، این مفهوم از صدق بر معدومات ابایی ندارد و می تواند با مفهوم «معدوم» متحدالمصداق باشد.
( 1 ) پاسخ: پاسخ این اشکال نیز از تقریر اصل برهان معلوم شد; چنانکه توضیح دادیم: نبود «موجود برترین» در خارج از ذهن ملازم با این است که مفهوم «موجود برترین» نیز از خودش سلب گردد; زیرا وقتی گفته می شود: مثلا، «ج، ب است» معنای این گزاره ایجابی آن است که هر چیزی که مصداق مفهوم «ج» است مصداق مفهوم «ب» نیز هست و در نتیجه باید دو وصف عنوانی موضوع و محمول در مصادیق موضوع، متحدالمصداق باشند و به همین دلیل، نباید بین دو وصف عنوانی موضوع و محمول منافات و ناسازگاری برقرار باشد، بلکه باید آنها بتوانند در مصادیق مشترک با هم جمع شوند."