خلاصه ماشینی:
"اصطلاح«پان اسلامیزم»همسان با«پان توارنیسم»و«پان جرمانیسم»در قرن نوزده وارد اصطلاحات سیاسی گردیده بود و آن،زمانی بود که«نهضت خلافت»از طرف مسلمانان هند،در پی سقوط دولت عثمانی سرگرفت و جنبش وحدت اسلامی در حمایت دولت عثمانی،مسألهء روز شد؛اما پیش از این تاریخ،سید جمال الدین،منادی این فکر بوده و سالهای متمادی از عمر خود را در راه تحقق آن سپری کرده است.
هر کس که بعدها در جهان اسلام به وحدت اسلامی و اتحاد مسلمانان دعوت کرده به گونهء مستقیم یا غیرمستقیم از پیروان و متأثران اندیشهء سید جمال بوده است.
البته از نوشتههای سید جمال الدین هم گرچه طرح وحدت عبد الحمیدی در مدتی از حیات او به عنوان تز سیاسی مطرح بوده است؛اما به درستی معلوم نیست که سید هم منظورش از وحدت،ایجاد یک«امپراتوری بزرگ»بوده باشد،بلکه احیانا تصریحاتی مخالف آن را ابراز میدارد و میگوید: «مقصودم از این سخن این نیست که سررشتهدار همهء مسلمانان و همهء کشورهای اسلامی یک نفر باشد.
او ازجملهء رجال نهضت آزادیخواهی،از علامه اقبال یاد میکند و آرمانهای مسلمانان را زا زبان اقبال چنین بیان میکند: «بعد از سید جمال الدین به شخصیت ارزندهء ارجمند دیگری برمیخوریم که تأثیر شخصیت او در نهضت آزادی هندوستان و ایجاد پاکستان،مشهود و مشهور است.
استاد محیط طباطبایی که خود تاریخنگاری موفق و دارای رسالت قلم بود و کتاب«سید جمال الدین اسدآبادی،بیدارگر مشرقزمین»را نوشته است که مجموعهء سخنرانیهای استاد است،فصل ممتعی را در این زمینه بیان کرده است و نقش سید را در مطبوعات شرق و روزنامهنگاری سیاسی در ایران و مصر و هند یادآور شده و نشان داده است که سید هرجا جوان بااستعدادی میدید او را برای نشر اندیشهء آزادی و مبارزه با استعمار از طریق روزنامهنویسی تشویق میکرد."