چکیده:
بیشک شهید مرتضی مطهری از چهرههای شاخص و نوآور، در اندیشهی اسلامی معاصر، شمرده میشود، که در حوزههای مختلف آثار ارزشمندی از خود به جای گذاشته است. این مقال بر آن است تا با نگاهی به آثار شهید مطهری، اندیشهی سیاسی وی را مورد بحث و بررسی قرار دهد. شهید مطهری مباحث متعددی را مطرح نمودهاند، از جمله مباحثی که وی در آثار خود به خوبی به آن پرداخته است، مسألهی دین و سیاست، مشروعیت حکومت، نسبت دین و دموکراسی، مسألهی آزادی و عدالت است، که به شکلی ریشهای و براساس معارف دینی، به تبیین و تنقیح آنها مبادرت نموده است.
خلاصه ماشینی:
"شهید مطهری در بحث امامت و رهبری با ظرافت خاصی جدایی دین از سیاست را به منزلهی جدایی روحانیت از سیاست و حکومت به شمار آورده و معتقد است، بزرگترین آرزوی دوستداران ترقی اسلام باید توأم شدن سیاست و دیانت باشد:نسبت این دو با هم نسبت روح و بدن است.
بنابراین برخی از انواع دموکراسی فقط تشابه ظاهری و اشتراک لفظی با انواع دیگر دارند، که عدم توجه به آن، منشأ و خاستگاه مغالطات فراوانی شده است، و لذا قدم اول درباب نسبت سنجی دین و دموکراسی، برای پایان بخشیدن به بسیاری از نزاعها، دقت در واژگان کلیدی در این گونه مباحث است.
در این دیدگاه دموکراسی روشی در میان سایر روشهای ادارهی جامعه و نظم سیاسی، که از اقبال و توفیق بیشتری برخوردار است، قلمداد نمیشود، بلکه نوعی رفتار اجتماعی و شیوهی زندگی است که اصول و مبانی فکری و ارزشی و اخلاقی خاص، آن را ایجاب میکند (واعظی، 1378 ، 254).
این نوع دموکراسی بر مبانی و اصولی نظیر برابری مردم در اظهار نظر و لزوم مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی خویش و آزادی مردم در اظهار نظر در باب مباحث سیاسی و اجتماعی متکی است، که با تعالیم دینی ما سازگار هستند و تفسیری هم که استاد مطهری از نسبت دین و دموکراسی ارائه میکند، دقیقا، بر همین مبنا استوار است."