چکیده:
وی شاعری نوآور،خلاق و خوشقریحه است که در بیان اندیشههای خود،سبکی خاص دارد و در فرهنگ واژگانی او کلمات نادر و ترکیبات تازه و شگفتانگیز فراوان است.تصویرهای زیبا،تشبیهها و مجازها در کلام او جایگاهی ویژه دارد و به سخنش زیبایی خاصی میبخشد. مثنوی محمود وایاز مهمترین و مفصلترین مثنوی اوست که در آن نکات معنوی و عرفانی در قالب عشقی شگفتانگیز بازگو شده است.مولانا حکیم زلالی خوانساری از شاعران بنام اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری است که در سرودن انواع شعر بویژه،قصیده،غزل و مثنوی مهارت و چیرگی خاصی داشت،بیشترین شهرت او به واسطهء مثنویهایی است که تذکرهنویسان از آنها با عنوان«هفت گنج»یاد میکنند. دلبستگی شاعر به وطنش-خوانسار-در اشعارش بوضوح پیداست،پیروی او از نظامی گنجوی و ملای روم در سرودن شعر و نظم مثنویها مسلم است حتی گاه مضمونها و مفهومهایی را از آنها گرفته است،زلالی به دربار شاه عباس صفوی منسوب و از مریدان میر محمد باقر داماد است.
خلاصه ماشینی:
"نمونههایی از ترکیبات زلالی در مثنوی محمود و ایاز که میتواند ما را در شناخت بیشتر زلالی و دایرۀ تفکر او کمک نماید؛عبارت است از: آتش ربودن-آتش طرازیدن-آدمی باف-آستین باد دستی-آشنا رنگ-آغوش علم-آفتاب تیغزن-آه بر آه پیچیدن-آه بسته-آه قلم-آیینهآباد-ابر خشک- ابر پیشانی-ابرو به ابرو بستن-ابرش روح-از دوش آب خوردن-از داغ خرقه پوشیدن-از صبح کفن دادن-ادب را ادب کردن-اشک پاشیدن خورشید-اشک اشک را دوا شدن-امید پیچدرپیچ-انتخاب دیر ساله-باد دامان-با نیش زنبور پل بستن-بتخانۀ ناز و نیاز-بت از بت تراشیدن-بخیۀ دیده گسستن-برات ناله- بدخشان جگر-بسملگه لاله-بلند آیینه-بوسۀ مدهوش بردن-بوسۀ شمع-بوسۀ خار-بوی آه-بوسۀ چشم-بینمک بودن ملاحت-بیجگر-بیع رحمت-بیشۀ بنت الاسد-بیضۀ بلبل-بینی زنبق-پای خیال-پایانداز عبادت-پرخندۀ بیدرد- پریشان ساختن خنده-پرتو درد-پنجه آتش-پیغمبر شعر-پیش از مرگ مردن- تبسم ریزه-تحمل رسوا شدن-تخم داغکاری-ترازوی قدم -تماشا خصم-تنور لاله-تنهایی از پری وام گرفتن-ته دل بر زبان بودن-ته فکر-ته زخم-ته ادراک -ته لذت-ته خنده-تیغ بندان کرشمه-تیشه در خارا شکستن-تیزی بر سوزن نشستن-تیغ بندان غماندیش-تیغ بیغمی-حال شکسته بسته-حجلۀ رحمت- حدوث نقشبندی-حسن ابرو-حسد بر آستین داشتن-حصار ناله-حلقه آه- حلاوتگیر خنده-حیا در خاک افتادن-حیات آباد عیسی-جام اعجاز-جام دعا تهی شدن-جبین ناله-جسم بسمل-جسم به غربال بیختن-جگر بر دم تیغ زدن- جلوه شبدیز-چاشنیگیر-چاک قفس-چارۀ ناچار-چراغ روز میر-چشم شمع- چشم شیشه-خاربند رخنه-خرد بیبرگ کردن-خراش ناله-خراب عشوه- خراش آباد-خرقۀ خم-خرقۀ گل-خدنگ ناله-خدنگ آشنا-خضر سمنزار- خلوت رنگین-خنجرکاری دل-خندهآلود-خندۀ خونین-خنده دراندن-خواب خونریز-خواب گلریز-خوش مبینان-خوبان بلا-خون دود و دل-خونآلودۀ راز- خیال از خیال تراشیدن-خیال گوچه گرد-داغ بینمک-دانۀ نور-دامان آه-درد بیدردی-درمانگیر درد-در تاراج خویش بودن-درس ناله-درس فریاد-درد مزد-درس بیزبانی-دست دلشکن-دعا بر اثر نشاندن-دل اشک-دل دلبر فروش -دل در مشت داشتن-دل شبخیز-دماغ عشوه-دود بر کباب رقصیدن-دهان در مشت پیچیدن-دیباچۀ سرشت-راه گلگشت-راه خندیدن-رحمت فروختن- رقص آه-رگ پروانه-رگ ابر-رنگ شکسته-رنگ شرم-روزبازار نظر-روح نخجیر-ریگ انجم-زبور ناله-زخم بر نمک زدن-زخم رشک-زهر گوارا- سپاه شعله-سپند شیون-ستم در حق آتش کردن-سخن بر شعله نوشتن-سطرلاب کماهی-سردرویی-سدره بوسی-سماع بام-سواد ابجد-سوهان زبان-سوار خنده بودن-سوز گلوسوز-سهیل لیلة القدر-شاخ شعله-شادی مرگ کردن-شاه بیت موج خون-شاه بیت شهرت-شعله شستن-شعله مجنون-شعلۀ عرفان-شعلۀ ناز-شفق چکیدن-شکم انداختن-شکست آستین-شمشیر نسیم-شمعستان نوبت -شمع کفنپوش-شمع راست رشته-شورش می-شهاب کشته-شهیدان سخن- شهید عشق-شهباز نیاز-شیر صبح-شیشه پرواز-شیرازۀ ناز-صحرای جگر- صحرا گرد لیلی دوست-صدای بوسه-صلای چشمبندی-طاقهای سجده-طفل اشک-طلسم درد-طلاق آلوده-طلسم فتنه-عروس شمع-عروس شوندیده- عشق آرزوناک-عشق عریان-عشق عشق-عنکبوت شعرباف-عنان دارهوا-عود حکمت-عیش غماندوز-غبار جلوه-غزالان غزل-غم دمیدن-غم بیعشق-غم رنگین-غم خون-غنچۀ هوش-غنچۀ گل کرده-غوطه گاه نیش-غورهزار- غوطۀ مستی-فریاد از ناخن برخاستن-ریب توبه-فکر خامسوز-قانون ناله-قبول هضم-قربانگاه ناز-قطرهگیر-قیامت پاکشیدن-قیامت را پس زانو نشاندن-کارگاه آفتاب-کام چراغ-کبک راهزن-کشتزار دزد گشته-کلاه در هوا رقصیدن- کلک غلط کار-کلاه از سر حباب انداختن-کمند پرواز دادن-کهکشان در آغوش داشتن-کیل آفتاب-گریان سوختن کباب-گردن خوشه-گرسنهساز سیر آهنگ -گردباد زعفران-گردباد هوش-گرداب زنگار-گرمیهای رسمی-گداز توبه- گشاد ناله-گلستانزاده-گلشتن خواب-گل بر سر دیوار خندیدن-گل واسوختن -گل اشک-گیسوان آه-لالۀ چاشت-لب بر خنده چسبیدن-لب اندیشه-لباس طعنه-لعلتر-لعبت یک مهره-لقمۀ عشق-لیموی زنخ-ماه مهر آشام-متاع گفتگو-محشر مقصود-مجمر فکر-مرغ سبک گام-مرغ روز پنهان-مرشد عقد- مرغنامه-مرغ بهانه-مستوفیان خاک-مصاف عشق-مغز خورشید-مغز معنی- منقار بر ناله شکستن-موی بر تن آب شدن-میستان لب-می تردامنی-می اندیشه کش-ناله روب-نار لاله-ناف مهر-نبض سوختن-نثار شبنم-نخل پرهیزم- نخل خاتم-نخل غمبندان-نزاکت گریختن-نرخ سلامت-نشاء میخانه دین- نصاب شعله-نصاب عشوه-نمکدان عرب-نمکدان ملاحت-نمکچش کردن- نمکدان اجابت-نمکدان سخن-نور حیا-نوا را برگ دادن-نوشخند تلخ ابرو-نیم منزل-نیمکشت-نیمناز-وداع صبر-وسعت غفلت-هلال مطلع-هندوی عدم- هنگامۀ آه-هوش بندان-یای الهی-یاقوتگر-یک ناله رقصیدن- 6-تاثیرپذیری از سایر شاعران مطلب دیگری که باید به آن اشاره کرد،پیروی از استاد سخنسرای گنجه است."