خلاصه ماشینی:
"از نویسندگانی که راههای تازهای در داستاننویسی آذربایجان گشودهاند و برای درک عمیق آثار نویسندگان نوگرا و پی بردن به ریشهها باید آثار ایشان را به دقت خواند میتوان از عیسی حسینوف و اسماعیل شیخلی نام برد.
شاید ارزشی که ایلیسی به ویژه در«زیر سیگاری بلورین»برای کودکان و نوجوانان قائل میشود به نظر غیر عادی بیاید اما سرانجام این بچهها(دوران راستین زمانهء ما)هستند که با حضور در جبهههای جنگ در این آزمون بزرگ و جدی (تصویرتصویر) شرکت میکنند و پیروزی را برای مردم خویش به ارمغان میآورند.
آنجا پس از مرور زندگی بیمعنی گذشتهء خویش درمییابد که راه رهایی برای آدمی چون او که تا مغز استخوان فاسد شده و تمام دارایی خود را از راه نامشروع به دست آورده نیست و چون یاریدهندهای(برادرش)نیز از راه نمیرسد،دست به خودکشی میزند.
قهرمان این داستان که پدر و مادر پیرش را در ده به امان خدا رها کرده و خود در شهر زندگی میکند مدام در حال اندیشیدن به مرگ است.
درهرحال وی نقبی به درون ذهن این آدمهای منزوی میزند و حالات ذهنی آنها را نشان میدهد و خوانندهء آثارش درمییابد که این مردم سادهدل و محروم که ارتباط آنها با دنیای خارج تنها از راه گوش کردن است چه زندگی پوچ و بیهدفی دارند.
غلمان ایلکین در داستان«ندای وجدان»دربارهء هنر و هنرمند حرف میزند و بر این باور است که در نقد آثار هر نویسنده باید بیطرف بود و بدون غرضورزی و نیز در نظر گرفتن دوستی و پست و مقام نویسنده اثر را منصفانه نقد کرد و منتقدی با شرف و با وجدان بود."