چکیده:
در این پژوهش پس از معرفی شافعی، موضوعات ذیل ارائه شده است: آیات الاحکام از نگاه
شافعی؛ مبانی اصولی و منابع استنباط از نگاه شافعی؛ روش شافعی در استنباط از آیات؛
منابع شافعی در احکام القرآن؛ ارزیابی احکام القرآن شافعی و نیز نقد شماری از آرای
شافعی.
خلاصه ماشینی:
"3. آیات الاحکام از نگاه شافعی دربارة آیات الاحکام، دو پرسش اساسی وجود دارد: 1) آیا از دید شافعی، آیات الاحکام صرفا آیاتی است که به روشنی در مقام بیان احکام شرعی است یا اینکه آیات غیر مصرح که به التزام، بر حکمی دلالت دارد، نیز در شمار آیات الاحکام قرار میگیرد؟ 2) آیا در استنباط احکام میتوان به آیات مربوط به تاریخ پیامبران گذشته نیز استناد کرد یا نه؟ در پاسخ به پرسش نخست، باید بگوییم شافعی در به دست آوردن احکام، به هر آیهای که به گونهای بتوان از آن، حکمی را استنباط کرد، تمسک میجوید؛ اگرچه دلالت آن به التزام یا اشاره باشد؛ برای مثال، وی در اثبات اینکه عقل، شرط تکلیف است، به دو آیة ذیل استناد میکند: ـ علةه السلام و اتقون یا أولی الألباب علةه السلام (بقره/ 197)؛ «و از من پیروی کنید ای خردمندان».
بنابراین، ملاکسازیها و مصلحتسنجیهای عقلی که شافعی و دیگر عالمان اهل سنت بدان تمسک میجویند، به هیچ وجه حجت نبوده و قابل اعتماد نیست، بلکه راه یافتن این گونه استدلالهای ظنی به حوزة فقه موجب میشود که هر کس بر اساس بافتههای ذهنی و ذوق شخصی خود در موضوعات گوناگون، حکمی ویژه به نام دین عرضه کند که نهایتا به هرج و مرج در دین و تخریب آن میانجامد؛ از این رو، مکتب اهل بیت علةه السلام با منع از شیوة مزبور، عواقب سوء آن را بیان داشتهاند؛ برای نمونه به احادیث ذیل بنگرید: الف) امام باقر علةه السلام میفرماید: کسی که بر اساس رأی خود فتوا دهد، از راهی که نمیداند، خدا را اطاعت کرده و با این کار، با خداوند معارضه کرده است؛ زیرا از سر جهل، حرام را حلال و حلال را حرام کرده است (کلینی، 1363: 1/58؛ حمیری، 1413: 12؛ طبرسی، 1403: 361)."