چکیده:
وجوب پوشش بدن زن نتیجه جستاری اجمالی در منابع فقهی است. ولی ژرف اندیشی و امعان نظر در ادله حجاب، مناقشاتی را در میزان و چگونگی پوشش به همراه دارد. دو سوی این مناقشات آنقدر از هم دورند که در گستره نگاه واحد نمیگنجد! از یک سو برخی معتقدند تمام بدن زن حتی دست، صورت و صدایش عورت است و از دیگر سوی برخی نگاه صادقانه به چهره زن و نماز خواندن زن، بدون روسری را جایز میدانند. جامعه زنان مسلمان به طور اخص و جوامع اسلامی به طور اعم در مواجهه با فتاوایی مانند: «المرأة عورة کلها» و حرمت نظر به بیگانه حتی صورت و دستها، به راستی با مشکل مواجه میشود، در حالی که مقتضای ضرورت، حضور زن مسلمان در جامعه و در تمام ابعاد حیات اجتماعی است. آیا نگاهی دوباره به متون فقهی و باز نگرشی درون دینی به حجاب میتواند برخی مشکلات بر سر راه جامعه زنان مسلمان را بر طرف سازد یا تنها چاره، نگاهی برون دینی به حجاب است? این نوشتار با سیری در آیات، روایات و کلمات فقها و بیان برخی استثنائات، در صدد یافتن پاسخی برای این پرسشها میباشد.
Women’s being obliged to cover their bodies results from an overall enquiry into jurisprudential sources. However، a deep thinking over the testimonies for hijab shows there are controversies about the limits and manners of hijab. The two extremes of these controversies are too far away from each other to be considered in a single perspective. On the one hand، some believe all parts of a woman’s body، including hands، face، and even her voice، should be covered; on the other hand، others believe a sincere look at a woman’s face and her saying prayer without a head cover are allowed. The former belief may result in social problems for women and Islamic societies whereas it is necessary for the Muslim women to have an active participation in the social life. Now the question is whether reviewing jurisprudential texts and approaching the issue from inside the religion can solve some of the problems Muslim women are facing or not. The paper tries to answer some of these questions، referring to Quranic verses، traditions، and words from jurisprudents.
خلاصه ماشینی:
"3-2-2-2) اگر وجوب پوشش صورت از آیه استفاده شود با «ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن» ناسازگار خواهد بود؛ زیرا حداکثر استفاده از «ضرب خمر بر جیوب» این است که این گونه مقنعه انداختن بر سر که تنها موی سرتان را بپوشاند، ولی گردن و گوش را باز میگذارد درست نیست؛ بلکه باید علاوه بر آن، گردن خود را نیز بپوشانید؛ این در حالی است که اگر پوشش صورت واجب بود لازم بود آن را نیز ذکر میکرد.
وی در ادامه مینویسد: گذشته از این که روایت حالت ضرورت را بیان میکند، وجوب پوشش مو را هم میرساند؛ زیرا موی سر معمولا بر گردن و بدن از جلو و عقب آویزان است و حضرت فاطمه (س) از روی ناچاری و اینکه مقنعهاش مانند سایر مقنعهها بزرگ نبوده، موی سر خود را جمع نموده و در آن مقنعه کوچک گنجانده است؛ زیرا آنقدر بزرگ نبوده که موی حضرت را در حالت باز بودن بپوشاند.
علوج هم به معنای فرد خشن و زمخت صحرا نشین و نیز کافر آمده، ولی به نظر میرسد، مفهوم هر چهار گزینه در اینجا یکی است و حضرت در صدد بیان چند مصداق بودهاند و شاید سخن کلی امام این باشد که نگاه کردن به موی سر زنان بادیه نشین اشکال ندارد.
7) نتیجه برآیند نگاهی دوباره از دریچه کتاب، سنت و آرای فقها بر حجاب با توجه به مطالب بیان شده، به شرح ذیل میباشد: 1-7) هیچ یک از آیات سه گانهای که در این پژوهش مورد بررسی واقع شد، دلالت تامی بر حجاب به معنای رایج فقهی آن ندارند، آیه: «و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن» مستقیما مربوط به وجوب پوشش گردن است و پوشش سر و مو را شامل نمیشود."