چکیده:
یکی از عناصر فرهنگی جامعه، نحوه پوشش افراد آن است. در اماکن عمومی جامعه، این مسأله به عنوان یک مسأله عمومی مطرح است و دولتها، در این مسأله نیز همچون مسائل عمومی دیگر، به اشکال مختلفی مداخله میکنند، به گونهای که در هر جامعهای میتوان شکل و مد لباس غالب را در هر برههای از زمان تشخیص داد. نهادینه شدن یک نوع لباس در یک جامعه ممکن است صرفا ناشی از اراده ملت تلقی شود، ولی در مواردی دولتها به طور غیر مستقیم یا حتی مستقیم در این مسأله مداخله میکنند. در جامعه مدرن، دولت حریم خصوصی و عمومی را تعریف و تضمین میکند. در این مقاله سعی شده این مسأله تبیین شود که آیا با مکانیزمهای اجباری، میتوان رفتارها و احساسات ملت را به صورت پایدار و با ثبات شکل داد یا اینکه برای نهادینهسازی رفتارها و احساسات باید مکانیزمهای ذهنی و شناختی به کار گرفته شود.
The manner of clothing is a cultural element of the society. In public places in the society، it becomes a public issue and states interfere in it in different ways as they do in other public issues. In any society، it is possible to identify the dominant form of fashion in any specific period. The institutionalization of a type of clothing in a society is considered to the result of the will of a nation، but states also directly or indirectly interfere in it in some cases. In modern societies، states determine and guarantee the limits of private and public domains. This paper is an attempt to explain whether it is possible to stably form the behaviors and feelings of a nation by compulsory mechanisms or whether it is necessary to use mental and cognitive mechanisms to institutionalize behaviors and feelings.
خلاصه ماشینی:
"کلید واژه حجاب، نهادینه سازی، مدیریت دولت، مکانیزم شناختی، مکانیزم هنجاری، مکانیزم اجبار 1) مقدمه قبل از ورود به بحث باید خاطر نشان کرد که این مقاله در مورد چرایی، چیستی، اخلاقی بودن یا نبودن، بر حق بودن یا نبودن دولت در شکل دهی حجاب استاندارد و کمیت و کیفیت حجاب بحث نمیکند، بلکه مسأله اساسی مقاله، چگونگی نهادینه سازی حجاب در جامعه است.
از کارکردهای اساسی نهادهای حکومتی میتوان به اعمال قدرت قانونی در سطح جامعه، نهادینه سازی هنجارها از طریق تصویب قوانین، ایجاد نظم و امنیت درونی و بیرونی، حل و فصل اختلافات بین افراد جامعه، ارائه خدمات عمومی و ارتقای سطح رفاه عمومی جامعه اشاره کرد.
در حال حاضر در جامعه ما کسانی که از حجاب استاندارد عدول می کنند، متعلق به نسل X هستند و زیر 30 سال دارند؛ یعنی حجابی که نسل قبل تعریف کرده است برای این نسل شکل تحمیلی دارد و به صورت مؤثر مقبولیت ذهنی نیافته است.
به این منظور لازم است مکانیزمهای شناختی و هنجاری برای نهادینه سازی کامل حجاب در جامعه فعال شوند.
از این رو پیشنهاد میشود در کنار طرح امنیت اجتماعی در تحمیل حجاب استاندارد، از زنان موفق، اساتید دانشگاهها، گروههای مرجع، هنرمندان و بازیکنان، برای نهادینه سازی شناختی حجاب استاندارد از طریق رسانه های جمعی استفاده شود.
“The Structural Transformation of American Industry: An Institutional Account of The Causes of Diversification of The Largest Firms, 1919-1979”, Chicago: University of Chicago Press, 1991.
“Institutional Change in Large Law Firms: A Resource Dependency and Institutional Perspective”, Academy of Management Journal, 45/1: 102-19, 2002."