خلاصه ماشینی:
"بااهمیتترین نکتههای انتقادی مطرح شده از دیدگاه نوسازی ارتباطات اینها هستند:از لحاظ تجربی،مخصوصا نخستین مطالعات انجام شده،کمیتگرایانه و قابل اندازهگیری و متکی بر آثار کوتاهمدت و فردی هستند که بهطور پرسشبرانگیزی تعمیم داده شدهاند؛ به خاطر همین وضعیت اساسا مثبتگرایانه و رفتارگرایانه،توجه کمی به عوامل جامعهشناسانه در زمینههای تجاری و ایدئولوژیکی صورت گرفته است؛و شیوهء مطالعهء ایستا و غیرتاریخی فرایندهای ارتباطی با این دیدگاه پیرامون نظام مستقر اجتماعی انجام شده که در این نظام، هماهنگی اجتماعی و یکپارچگی غالب است و ستیز طبقاتی یا برخوردهای اجتماعی و تناقضات درونی در آن وجود ندارد.
محققان دیگر این وضعیت را«همگن سازی فرهنگی»یا«امپریالیسم فرهنگی»یعنی انطباق مشتاقانهء یک مجموعه از ارزشها،پارادایمهای مصرف،و شیوههای زندگی میدانند که بهطور بین المللی توزیع شده است و توسط نخبگان جوامع پیرامونی به عنوان مدلی برای جامعه به مثابه یک کل،تعالی یافتهاند(برای یک بحث بیشتر نگاه کنید به عنوان مثال به والکر، 4891)،شرکتهای فراملی به خاطر فقدان هویت فرهنگی در کشورهای جهان سوم،با نفوذ خود آنها را هدایت میکنند.
بهطور مختصر خطر انتقال فناوری این است که مدلهای فناوری با ساختارهای اجتماعی صادرکنندگان فناوریها انطباق دارند و در نتیجه،ترجیحا محصولی از یک ساختار نهادی طراحی شده برای افزایش فایده و مزیت هستند(بههرحال حتی با بسیاری از نیازهای اجتماعی یا نیازهای بعضی از مناطق منطبق نیستند و به آنها خدمت نمیکنند)و برای به حد اکثر رساندن آثار توسعه ملی به واسطهء تکنولوژی نقشی ندارند."