چکیده:
دو زبان فارسی و صربی از خانواده هند و اروپایی هستند. زبان صرب و کروآتی از گروه زبان های اسلاوی است که در کنار زبان های رومیایی و ژرمنی سه شاخه بزرگ از خانواده زبان های هند و اروپایی به شمار می روند. بررسی های زبانی همانندی های بسیاری را هم در واژگان پایه و هم در ساختارهای آوایی و نحوی این دو زبان نشان می دهد.
باورود ترکان عثمانی به بالکان در قرن چهاردهم میلادی، زبان و ادبیات فارسی هم وارد این منطقه شد. زبان فارسی زبان فرهنگ و ادب دربار امپراتوری ترکان عثمانی بود و در دستگاه حکومتی عثمانی حکم رسانه فرهنگی قدرتمندی را داشت. این زبان توانست، در پرتو محتوای فرهنگی و هنری اش، نفوذ فرهنگ شرقی را در متصرفات ترکان عثمانی گسترش دهد و برای نظام سیاسی عثمانیان پشتوانه کارآمدی گردد و در میان روشنفکران و اندیشه مندان قلمرو زیرسلطه ترکان شیفتگان بسیار یابد. از این رو، آموزش زبان فارسی در بالکان رواج یافت و فرهیختگان و روشنفکران بالکانی آشنایی با آن را نوعی فضل شمردند. جاذبه شعر و ادب فارسی و اندیشه های متعالی عرفان و تصوف ایرانی در گسترش زبان فارسی در بالکان نقش عمده داشت.
خلاصه ماشینی:
"برخی از این واژهها ممکن است برای جوانان امروزی و نسلهای جدید صرب و بوسنیائی ناآشنا بنماید؛زیرا،در دویست سال اخیر،با انقلاب زبانشناسی ووک کاراجیچ(7871-4681)،زبان صرب و کروآتی دچار تحول بزرگی شد:لهجهء روستائیان منطقهء صربنشین مشرق بوسنی رسمیت یافت و در نتیجه بسیاری از عناصر کهنتر زبانی که از زبانهای لاتینی،یونانی،ترکی،فارسی،و عربی وارد این زبان شده بود از رواج افتاد.
چنانکه ملاحظه میکنید،اغلب آثار اولیه به زبان آلمانی و در وین،لایپزیک،برلین و استراسبورگ چاپ شده است: C?OROVIC?,vIadimir,Pamuc?inova zbirka turcizam,Glasnik Zemaljskog muzeia u Sarajevo 1910 E??????/ یکی از منابع نسبتا معتبر صربی که میتوان واژههای فارسی زیادی در آن یافت فرهنگ واژهها و عبارات بیگانهی میلان ویاکلیا9ست که نخستین بار در سال 7391 در بلگراد منتشر شد01ویاکلیا با زبانهای شرقی چندان آشنایی نداشت و در این زمینه بیشتر از تحقیقات دیگران بهویژه آلمانیها بهره برده است.
شکالیچ،در مقدمهای مفصل،به تأثیر زبان ترکی بر زبانهای بالکان پرداخته و عناصر و عوامل گسترش واژههای شرقی در زبان صرب و کروآتی را نشان داده و این واژهها را در چند دسته طبقهبندی کرده است.
چنانکه در لغت نامهء مذکور آمده است: انگیختن انکحتن (ankehtan) گسیختن کسیحتن (kosihtan) آویختن اویحدن (avihdan) برخی از قواعد دگرگونیهای آوائی واژههای فارسی در زبان صرب و کروآتی را چنین میتوان توصیف کرد: فارسی\صربی\آوای فارسی\آوای صربی ابریشم (abris?am) \ ibris?im \ا (a) \ i درویش (darvis) \ dervis \ا (a) \ e نازک (na?zok) \ nazic \ا (o) \ i جامهشور (dz?a?mes?ur) \ c?amisir \او (u) \ i باغچهبان (ba?qc?eba?n) \ bas?tocan \ب (b) \ v بازار (ba?za?) \ pazar \ب (b) \ p جوراب (dz?ura?b) \ c?arapa \ج (d?) \ c?"