چکیده:
این گفتار گزارش پژوهشی است درباره نقش و جایگاه سیاست پنهان زبان در برنامه ریزی و چگونگی تعامل آن با سیاست آشکار زبان. در چنین بحثی تلویحا به اهمیت جایگاه مخاطبان و متولیان برنامه ریزی زبان، که همانا منابع انسانی آن اند، توجه می شود. پری (PERRY 1985, p.300)، در مقایسه برنامه ریزی زبان های فارسی و ترکی در عهد رضاشاه و آتاتورک، یکی از علل رسیدن آتاتورک به اهداف اصلاح زبان ترکی - فارغ از تایید با انکار ایدئولوژیک برنامه او - توجه به نگرش های مردمی و، در مقابل، علت ناکامی برنامه های زبان رضاشاه را بی توجهی به این نگرش ها می داند.
خلاصه ماشینی:
"به طور جزئیتر،وقتی آگاهی شخص از پیکرهء زبان فارسی بالا تشخیص داده شده است که به پرسشهای 53،89،13،02،82،36،52،04،24 و 62 پاسخ کاملا موافقم یا موافقم داده باشد و به پرسشهای 23 و 46 پاسخ کاملا مخالفم داده باشد یعنی -باید بداند که زبان فارسی به واژهسازی نیاز دارد و در دستگاه اصطلاحی هر رشتهای به اندازهء کافی واژه نداریم؛ -معتقد باشد که،علاوه بر واژهسازی در رشتههای متعدد،باید آنها را یکدست هم کرد و فارسی برای بیان مفاهیم دچار کمبود لغت است؛ -در زمینهء فرهنگنگاری نیز قایل به وجود کمبود باشد؛ -با دستور زبان فارسی آشنا باشد و بداند که دستور زبانهای فارسی معمولا توصیفی نیستند و مترجمان،در ترجمه از انگلیس به فارسی،گاهی الگوهای دستوری زبان انگلیسی را وارد زبان فارسی میکنند.
همچنین زمانی نسبت به شأن فارسی احساس مثبت دارد که معتقد باشد،اگر فارسی را خوب بداند،شغل بهتری پیدا خواهد کرد؛فارسی ابزار ارتباطی مطلوبی است و کارائی آن در جامعهء امروزی کمتر از انگلیسی نیست؛از تصور اینکه فرزندش با فارسی آشنا نباشد نگران گردد؛قطع رابطه با ادبیات فارسی برایش ممکن نباشد؛برای کسی که فارسی میداند ارزش قایل باشد؛فارسی را بخشی از میراث فرهنگی بداند؛فارسی را به عنوان عاملی برای پیوند با گذشته دوست داشته باشد؛یاد گرفتن انگلیسی را مهمتر از فارسی نداند؛احساس کند که همهء مردم ایران باید بتوانند فارسی حرف بزنند؛برای فارسی در جامعهء ایرانی شأن و جایگاه والایی قایل باشد؛فارسی را دوست داشته باشد و آن را زیبا و خوشآهنگ و جذاب و زبانی روشن و دقیق و غنی بداند؛به زیبائی خط فارسی اعتقاد داشته باشد؛و بداند که زبان فارسی مانند هر زبان دیگری،در طول تاریخ،دچار تغییر و تحول شده است."