خلاصه ماشینی:
"در قرون بعدی کیمیاگری و فلسفهء هرمسی وابستهء به آن در سایر بلاد اسلامی گسترش فراوان یافت و افرادی برجسته در این زمینه در مصر و مغرب و اندلس ظهور کردند مانند ابو القاسم مجریطی حکیم و کیمیاگر بزرگ اندلس،ولی دوران اولیه این مکتب تقریبا تمام در انحصار علما و حکمای ایران و بین النهرین است و نفوذ جابر وو رازی از یک سو و رسائل اخوان صفا از سوی دیگر در تمام ادوار بعدی تاریخ این مکت مهم دیده میشود.
مقارن با درهم ریختن حکومت عباسیان توسط مغولان و از بین رفتن حکومت مرکزی خلافت هرج و مرج اجتماعی و اقتصادی بلاد شرقی اسلامی را در بر گرفت ولی در عین حال به علت نبودن موانع خارجی بسط فلسفه را نیز امکانپذیر کرد البته این امکان به وقوع نمیپیوست مگر به علت ظهور گروهی از حکما و دانشمندان پر قدرتی که در رأس آنان خواجه نصیر الدین طوسی قرار دارد که حکمت بو علی را احیا کرد و با تأسیس رصد خانهء مراغه و حوزهء علمی آن بار دگر مشعل علوم عقلی را برافروخت.
نزد همه محققان در فلسفهء اسلامی آثار دانشمندان مصر و سایر کشورهای عربی در زمینهء فلسفهء اسلامی و مخصوصا تتبعات آنان معروف است،لکن شاید کمتر کسی در ایران به این نکته توجه داشته است که پس از چند قرن رکورد در علوم عقلی در مدارس (1)-راجع به تاریخ فلسفهء اسلامی در ایران بعد از خواجه نصیر رجوع شود به مقدمههای متعدد آقای سید جلال الدین آشتیانی به کتب ملا صدرا و سبزواری مخصوصا مقدمهء بر شرح المشاعر،مشهد 1345،(و نیز مقدمهء استاد جلال همائی بر همین کتاب)و الشواهد- الربوبیه،مشهد 1346،و نیز مقالات راقم این سطور در کتاب- -Muslim Philosophy A History of زیر نظر میان محمد شریف،1963-1966."