چکیده:
بحث مبانی تفسیر قرآن، یکی از موضوعات جدید در تفسیر قرآن است که در شناخت نوع و روش تفسیر قرآن تاثیر بسزایی دارد.فهمپذیری،هدایتگری خاص قرآن،پذیرش باطن،جامعیت قرآن والهی بودن چینش قرآن،شماری از مهمترین مبانی تفسیر پرتوی از قرآن است که مفسر آن با تبیین خاص خویش،از هر یک از موارد فوق،گام جدیدی در روش تفسیر قرآن برداشته است
خلاصه ماشینی:
"مبانی تفسیری پرتوی از قرآن تفسیر پرتوی از قرآن در 6جلد نوشته شده است که شامل تفسیر سورههای حمد، بقره، آلعمران، بخشی از سوره نساء، و سورههای جزء سیام است و تفسیر سورههای آلعمران و نساء بعد از رحلت مرحومطالقانی گردآوری شده است و مرحوم طالقانی در مقدمه جلد اول، درباره ویژگیهای قرآن، روش فهم هدایتی قرآن، بازگشت به قرآن وموانع فهم آن، مباحثی را مطرح کرده است.
6 به نظر ایشان مبین بودن قرآن کریم نشان میدهد که قرآن در تبیین مفاهیم خویش مستقل بوده،و احادیث تفسیری نمیتواند مانع فهم عمیق قرآن قرار گیرند،7 از این رو برای فهم آیات متشابه قرآن کریم، علما و دانشمندان، نیز جزء راسخان در علم بوده و میتوانند با تکامل عقلی و علمی و با قرار گرفتن در پرتو هدایت قرآن، به تأویل برخی از آیات قرآن دست یابند.
مرحوم طالقانی جامعیت قرآن را در مسایل انسانی مطرح میکند و قرآن را پاسخگوی همه مشکلات اجتماعی ـاقتصادی ـسیاسیو… معرفی نموده و از این طریق بر لزوم مراجعه به تعالیم قرآنی اصرار میورزد: …آیاتی که پرتو مستقیم آن نواحی مختلف نفسانی و حدود و حقوق و روابط عمومی و غایات وجود را روشن مینماید و پیچیدگیها و مشکلات را در هر زمان و از هر جهت میگشاید، همین سر هدایت کل و مطلق عنوان و معرف قرآن است.
الهی بودن لفظ و چینش قرآن، با مفاهیمی چون صیانت قرآن از تحریف، اعتقاد به عدم ترادف در قرآن و تناسب آیات و سور قرآن، ارتباط دارد که در این مقاله به دو مورد اخیر اشاره میشود: الف) اعتقاد به عدم ترادف درقرآن منظور از عدم ترادف در قرآن آن است که کلمات و ترکیبهای قرآن،چنان دقیق و حساب شده،بیان شده است که امکان جایگزینی آنها به توسط الفاظ مترادف نیست."