چکیده:
در این مقاله یکی از بیتهای نینامه به کمک شواهدی از خود مثنوی معنوی و از اشعار سعدی،حافظ،و دیگران شرح و بسط داده میشود.با اذعان به این نکته که نینامه عصارهی مثنوی است و آشنایی با مفاهیم این ابیات،فهم سایر موضوعات مطرح شده را در این کتاب تسهیل میکند و خواننده را با اندیشههای مولانا بیشتر آشنا میسازد.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله یکی از بیتهای نینامه به کمک شواهدی از خود مثنوی معنوی و از اشعار
عصارهی مثنوی است و آشنایی با مفاهیم این ابیات،فهم سایر موضوعات مطرح شده را
در این کتاب تسهیل میکند و خواننده را با اندیشههای مولانا بیشتر آشنا میسازد.
جای نی،لب است و با این همه،نالهی
است:همچو نی دمساز و مشتاقی که دید!»
مثنوی شریف فقط صورت نظم این بیت را
در این بیت مولانا قصد نشان دادن دو
یعنی امر واحدی میتواند نسبت به
میتواند تمثیلی از وجود خود مولانا و یا
خود بینهایت و نامحدود است ولی
جلال و یا جمال خداوند باشد.
حال آنکه این تجلی صفات خداوند
صفات دیگر او را از دست میدهد و به
خود میتواند تجلی صفات معشوق را پذیرا
باشد و این به معنی جلوهگر شدن کامل
صفات معشوق در وجود او نیست و به
دیگر وجود او باقی مانده است.
به وصال او رسیده است و از این جهت خود
ظرفیت وجود خود میتواند اندکی از هنر و
کمال ولی نسبت به صفات پاک خدا در
(دفتر دوم،ب 5 و 4971)هست این نسبت به من مدح و ثنا
هست این نسبت به تو قدح و هجا
جمال خداوند بیشتر میگردد و اشتیاق او
صفات خداوند بیشتر آشنا خواهند نمود؛
شدن عبد در صفات خداوند مثل افتادن قطره
قدرت و اراده و سایر صفات خود را از دست
را در نظر بگیریم،امکان این کار وجود
خداوند همیشه خود را مشتاق میبیند.
رسیده است ولی همچنان نالهی زار
عین وصال به ناله وا داشته است."